از بس نديدم ات

تمام مى شوم

از بس فاصله است بين نگاهانمان

تمام مى شوم

از بس دستان ام 

بدون نوازش  خوشه هاى مهر ماند

تمام مى شوم

از بس صداى چكاوك ات را در روز به روز سال نداشتم

از بس صبح به خير ات و شب خوش ات را نشنيدم

از بس مشام ام بوى گلان رانچشيد

تمام مى شوم

از بس بلبلى  مرا به كنسرت اش فرا نخواند

تمام مى شوم

از بس دل ام بى قرار و سرگشته شد

تمام مى شوم

و

از بس نديدم ات

تمام مى شوم