"غروب آفتاب"

 

غروب،

دل انگيز،

دل نواز،

و يا،

دل تنگ،

كدامين؟

و ...،

دل تنگى؛

براى دل هايى كه آزرديم،

براى دل هايى كه شكستيم،

براى مهرى كه نورزيديم،

براى محبتى كه نبخشيديم،

و ...،

براى عشقى كه نيافتيمش،

و ...،

تصورى،

براى طلوع خورشيدى ديگر نساختيم،

و ...،

دل انگيزى؛

براى روزى كه دل،

مشق هايمان را باور كرد،

اشتباهاتمان را خالصانه پاك كرد،

و ...،

براى روزى كه به كاممان،

شهد شيرين پاشيده شد،

و ...،

دل نوازى،

براى روزى كه مهمان،

دل را به نوازش آراست،

براى روزى كه دل،

به رقص و آواز كشانده شد،

و ...،

دل،

مرهمى شد بر تمامى زخم هاى زندگى.