”هوا، هوايم نيست“
در هوايى،
كه،
رايحه ىِ تو نيست،
هوا،
هوايم نيست،
در هوايى،
كه،
نغمه ىِ تو نيست،
نغمه هايم،
سروده نخواهد شد،
در هوايى،
كه،
چشمانِ،
تمامْ صورتْ نباشد،
نگاهى نيز،
به پروازْ،
در نخواهد آمد،
در هوايى،
كه،
نفس هاىِ تو نباشد،
هوا،
هوايم نخواهد بود،
و ...،
نَفَس هايم،
در سينه،
انبار خواهد شد،
و ...،
نَفَسم،
خواهد گرفت.