با تو بودن،

در لحظه ىِ كنونْ،

رايحه ىِ،

دلْ،

آشناست،

...

زمانْ،

لحظه شمارِ،

ديدارِ،

رايحه ىِ توست،

...

نشانى،

از تو دارم،

چونْ رايحه ات را،

در لحظه،

در آغوشم،

...

در اينجا،

فاصله ها،

واژگانى است،

بى هويت،

...

زنده ام،

چونْ،

از رايحه ات،

نفسْ مى كشم،

...

در پروازم،

چونْ،

پر و بالِ،

زندگى،

از نسيمِ،

رايحه ىِ،

دلْ نوازتْ،

اوجْ مى كشد.