چشمان را،

گرم ،

نگه داریم، 

... 

سرما ،

نزدیک ،

و ...،

هم جوار ،

چشمان است ، 

... 

یخ بندان ، 

کرکره ی چشمان را،

پایین نکشد،

...  

چشم ،

قصه گو ، 

و...، 

راویِ برگ برگِ  ، 

زندگی است،

.. .

چشمان را،

باز نگه داریم ،

...

تا بر صحیفه اش  ؛

مهر ،  

محبت  ،

و ...،

عشق  ،

کشت کنیم ،

...  

باید دید  ، 

و ...، 

مز مزه کرد  ، 

خاطرات را،

... 

دریا را، 

در چشمان  ، 

باید، 

جستجو کرد،

...

چشم ،

از ما ،

به ما ،

نزدیک تر است.