بار دگرْ ،  

از یادتْ ،

غوغایی است ،

اين دلْ .

... 

از عشقِ تمامْ سرومْ ،

آشوبی است اين  دل ،

هر گونه زخمی ،

از عشق اتْ ،

بر دل امْ .

...

نيلوفرانه ، 

مرهمی خواهد ،

از نگاهتْ ،

بر زخمینْ دل امْ ،

... 

با این بی قراری اش ،

بگو ؛

چگونه بسرایم ؟

وصف عشق را .

... 

گر تشنه یِ شنیدنی ؛

از نگاهتْ ، 

دریغ ام  مدار ،

...

سمفونی دلان امْ ،

چشمه یِ جوشانِ خدایی است ،

...  

گر خواهانِ اویی ، 

بشنو ؛ 

تارِ دلان امْ ، 

از فراق.