بگذار

شقایق ها

راز دلانشان را

فریاد زنند

... 

خونشان را

در پایت

قربانی کنند 

تا... 

سرخی یشان 

رودِ

دلان را

قرمز

جاری کند 

و...

رود

در انتهایِ سفرش 

لب به لب 

با 

دریا

سخن گوید

و...

دريا

خونِ دلِ 

چشمه ىِ عشق را

نيلوفرانه 

نوش كند.