در لحظه هايمْ ،
بارانِ مهرتْ را ،
خواهم چشيد ،
...
مهر را ،
از كشتْ زارهايتْ ،
برداشت خواهم كرد ،
...
سپيدانِ شاخسارهايتْ ،
چينشى است گرم ،
...
ستارگانِ روشنايى بخشِ كويرى اتْ ،
دستْ چينِ چشمانْ خواهد بود ،
...
سبزينه هاىِ رويشْ ،
بر دشتِ فراخناىِ دلتْ را ،
بر سَرْ درِ دلْ ،
آويز خواهم كرد ،
...
دانه هاىِ نگاهتْ را ،
بر چشمان امْ ،
آبيارى خواهم كرد ،
...
نغمه ىِ پرستوهاىِ مهاجرْ ،
از عشقْ ،
برايم خواهند سرود ،
...
دلانى به لطافتِ مرغانِ عشقْ را ،
از تو خواهم ساخت ،
...
خاطراتِ آروزهايمانْ را ،
از بَرْ خواهم شد ،
...
مشق امْ ،
وِجينِ خاطراتِ بى تو ،
خواهد بود.