طلوع ،

آمدن است

...  

طلوعِ آفتاب را 

دوست دارم

...

مرا در آغوشِ خودْ 

غرقْ مى كند

پردازشى از گرما

پردازشى از  روشنايى

تا ...

قدم ها 

راه را گم نكنند

...

نورْ بر منْ

خواهد تابيدْ

... 

نور را 

در دستانمْ 

جابجا مى كنم

...

نور همان تويى

كه نيلوفرانه

و ...

با عطرِ اطلسى 

بر من مى  تابى

و...

ريسه هاىِ رنگارنگ اتْ

چراغانى است 

بر دل امْ

... 

طلوع كن بر منْ

نورت را.