شبان امْ
تمام ْ
يلدايى
...
شبان امْ
سحرى به خود نمى بيند
...
توْ...
در هجرتْ
و من...
در آشفته یِ
خیا ل اتْ
تا ...
تو
در دریایِ اشک هايمْ
نجات غريقى برايم باشی
...
تو را
در حسِ بنفشه ها
در عطرینِ اطلسی ها
در رایحه یِ یاس
و...
در پيچشِ نيلوفرانه ها
احساس ام
و ...
تو را
در نغمه هایِ چکاوکْ
و ...
پرنده یِ شوشتری
جستجوی ام .