سفرى بايد

به سرزمينِ

دل داشت 

تا در دشت اشْ 

شكوفه ها را 

به چشمانْ سپرد

...

با نغمه هايشْ 

هم صدا

و در دامن اشْ آرميد

و ...

با يادِ يارْ

در اشك اشْ شناورْ

... 

خنده ىِ دل را در شمارش بود

و...

قصه ىِ دل را از زبان اش شنيد

تا... 

مشقِ عشقْ 

خط به خط  

برسينه ىِ روزگارانْ حك شود

تا عشق

از سرزمين اش

در پرواز نباشد.