در گفت‌ و گو با روزنامه آفتاب اقتصادی
:

1396/11/26

آفتاب اقتصادی الهام علائی: تحولات اخیر در بازار ارز، این روزها به مهم‌ترین موضوع بحث در میان مردم و مسئولان کشور تبدیل شده است. افزایش بی‌سابقه قیمت دلار به حدود پنج هزار تومان منجر به نگرانی نسبت به آینده اقتصاد کشور شده و این در حالی است که هیچ یک از مسئولان مربوطه در مجموعه دولت یا بانک مرکزی پاسخ قانع‌کننده‌ای بابت اوضاع کنونی ارائه نداده‌اند. تنها مواردی که در مورد بحران ارزی اخیر مطرح شده، مرتبط با مسائل غیراقتصادی و حاشیه‌ای این بازار بوده است که نه تنها کمکی به حل مشکلات نکرده، بلکه انتقادات بسیاری را برانگیخته است. آفتاب اقتصادی درباره نوسانات اخیر در قیمت ارز و شرایط اقتصادی کنونی با حیدر مستخدمین حسینی، کارشناس اقتصادی، گفت‌و‌گویی اختصاصی صورت داد که در ادامه آن را می‌خوانید:

دلایل اصلی بروز بحران ارزی اخیر در کشور چیست؟
علیرغم تکذیب دولت، مقامات و مسئولان، مهم‌ترین دلیل افزایش نرخ ارز، کسری بودجه است. زیرا در محاسبات بودجه در اوایل سال، حتی مسئولان اقتصادی دولت نیز اذعان کردند که سال 96 با کسری بودجه مواجه خواهیم شد. ارز عاملی است که چون تقریبا به صورت انحصاری در اختیار دولت است، دولت‌ها در نیمه دوم سال برای جبران تامین مالی‌شان از این اهرم استفاده می‌کنند؛ اهرمی که در آن آزادی عمل وجود دارد و متعلق به دولت است. اما عدم نظارت دقیق دولت و بانک مرکزی و سخنانی که توسط تیم دولت در خصوص ارز مطرح می‌شود، موجب شده که بازار ارز از کنترل خارج شود و مسائلی مانند سفته‌بازی و سوداگری نیز شدت گیرد.

اساسا چرا اقتصاد ما به این نقطه رسیده است؟
در این راستا می‌توان به چند عامل اشاره کرد؛ اولین عامل بحث افزایش نقدینگی است. نقدینگی در دولت آقای روحانی و در چهار سال اخیر بیش از سه برابر شد، یعنی دولت فعلی نقدینگی زیر 500 هزار میلیارد تومانی را تحویل گرفت و این در حالی است که رقم نقدینگی در ماه گذشته به 1450 هزار میلیارد تومان رسیده و سیصد درصد افزایش پیدا کرده است. در بحث نقدینگی، سیاست‌های پولی، مالی و ارزی دارای اهمیت بسیاری است؛ یعنی دولت، بانک مرکزی و وزارت اقتصاد و دارایی باید به گونه‌ای سیاست‌های ارزی را اجرا کنند که اقتصاد از تعادل خارج نشود. متاسفانه مجموعه اقتصادی دولت نتوانست این سیاستگذاری را به درستی انجام دهد و در نتیجه عدم تعادل در بازار پول، بازار سرمایه و بازار ارز ایجاد شد. نکته دیگر این است که این نقدینگی می‌تواند در خدمت تولید قرار گیرد و شرایط اشتغال را رقم بزند. در این زمینه نیز دولت موفق نبود و بنابراین مردم به دنبال این بودند که از این نقدینگی بتوانند در کوتاه‌مدت بهره‌برداری کنند. در نتیجه این عوامل در کنار کاهش نرخ سود بانکی، زمینه‌ای را ایجاد کرد که منجر به از بین رفتن تعادل اقتصادی شد.

دولت تا چه میزان در بازار ارز نقش آفرین است؟
دولت به نوعی متولی ارز است و درآمد حاصل از فروش نفت تماما در اختیار دولت است. بنابراین بازاری به نام بازار ارز در کشور ما وجود ندارد، زیرا هنگامی می‌توانیم از لفظ بازار استفاده کنیم که در آن تمام بازیگران اقتصادی حضور پیدا کنند؛ یعنی همه عرضه‌کنندگان و تقاضاکنندگان در آن فعالیت داشته باشند. اما متاسفانه اینگونه نیست و بازاری که به عنوان ارز در خیابان فردوسی و سبزه‌میدان از آن نام برده می‌شود، بازار ارز نیست و تنها محلی برای مبادله خرده‌ارزها است که مردم می‌توانند از طریق آنها نیازهای ارزی جاری خود را تامین کنند. اگر در این مسیر، بانک مرکزی به موقع ارز را ارائه ندهد، این تصور ایجاد می‌شود که کشور با مشکل ارزی مواجه است یا اینکه دولت می‌خواهد قیمت ارز افزایش پیدا کند تا از این طریق تامین منابع مالی خود را انجام دهد. بنابراین عدم نظارت دقیق دولت و بانک مرکزی کار را به اینجا رسانده است و اکنون نیز مشاهده می‌شود که از طریق روش‌های سنتی مثل بازداشت دلالان سعی در کنترل قیمت ارز دارند که بعید است این گونه حرکات بتواند موجب مدیریت حوزه ارزی شود.

اصلاح نــرخ ارز چـگونه صورت می‌گیرد؟
اگر به دنبال اصلاح حوزه ارز در کشور هستیم، باید روی نرخ سود بانکی، ایجاد فضای کسب و کار و بهبود آن و نیز اصلاح نظام بانکی تمرکز کنیم که متاسفانه توسط دولت اقدامات مناسبی در این موارد صورت نگرفته است. دولت نیز باید نقش تاجرگونه خود را از حوزه ارزی خارج کند. چرا که در اقتصاد ما، ارز متغیری است که می‌تواند ثبات برقرار کند یا حتی ثبات را برهم بزند. مهم این است که دولت کدام گرایش را انتخاب کند و عقلانیت اقتصادی می‌گوید که دولت باید در مورد ارز اقدامات اساسی را اجرایی کند. ما باید به مدیریت شناورشده‌ای که طی سال‌های 81 تا 90 در حوزه ارز داشتیم، برگردیم تا بتوانیم از التهاب کنونی در بازار ارز خارج شویم.

رویکرد بانک مرکزی و مسئولان این بانک در حوزه ارزی کشور چگونه بوده و انتقادات وارده به آنها تا چه حد منطقی و درست است؟
سیاست‌های ارزی ما در چند ماهه اخیر نشان داد که بانک مرکزی توانایی لازم را در اعمال سیاست‌های پولی و ارزی ندارد. این نشان می‌دهد که دولت باید تصمیم لازم را در خصوص تیم اقتصادی خود و مسئولان بانک مرکزی بگیرد. همچنین یکی از وظایف وزارت اقتصاد و دارایی، تنظیم روابط اقتصادی است و در این مورد، ارز یکی از متغیرهای کلیدی است. بنابراین این وزارتخانه نیز نتوانسته به وظایف خود به درستی عمل کند که اکنون با این بحران مواجه شده‌ایم. به باور من، مجموعه تیم اقتصادی دولت باید با هم همراهی داشته باشند تا متغیر اساسی ارز در کشور ما دچار خدشه نشود.

سیاست‌های اخیر مبنی بر درخواست عدم خرید ارز از مردم تا چه میزان در کنترل این مشکلات موثر هستند؟
وقتی مسئولان از مردم می‌خواهند که به دنبال خرید ارز نروند، باید برای آنها اطمینانی را ایجاد کنند. اگر دولت می‌گوید که این اقدام (افزایش قیمت ارز) برای تامین منابع مالی انجام نشده، می‌تواند درآمد خود را برای اسفندماه به مردم هدیه دهد و به حساب آنها واریز کند. همانگونه که می‌دانید در همین مدت بانک مرکزی نرخ ارز مبادله‌ای را نیز افزایش داده و این نشان می‌دهد که این دستکاری به نوعی توسط دولت و بانک مرکزی انجام شده است. این شرایط نشان می‌دهد که اقتصاد ما بیمار است و باید درمان شود. بنابراین نمی‌توانیم در این شرایط بگوییم مردم مقصر هستند؛ زیرا بازار ارز درحال حاضر بازدهی دارد و نمی‌توان از طریق توصیه‌های اخلاقی، مشکلات اقتصادی کشور را کنترل کرد.