در گفتگو با روزنامه آرمان:
۱۳۹۷/۹/۸
راهکارهایی که دولت برای جبران عقب افتادگی درآمدی مردم نسبت به هزینهها مطرح میکند؛ بعضا اصولی، عمیق و تداومدار نیست بلکه بیشتر مقطعی است. آنچه دولت روی آن حساس نیست بالا بردن نرخ ارز است و اکنون دیگر مشخص شده نرخ دلار به صورت آگاهانه توسط دولت افزایش یافته. اما متناسب با نرخ دلار و کنارش افزایش سطح عمومی قیمتها که هرجا دست بگذارید قابل مشاهده است، چارهای اندیشیده نشده است. حتی نان ساده هم توسط برخی نانوایان مشمول گرانی شده هرچند که نانوا هم حق دارد و امکانی برایش لحاظ نکردهاند. درواقع اقلامی که جزو نیازهای روزمره است، افزایش یافته ولی این افزایش در هزینههای عموم مردم به صورت افزایش یا جبران درآمدی توسط دولت پیشبینی نشده است. بحث بسته حمایتی که به گروههای پایین درآمدی، مستمری بگیران و بازنشستگان تعلق میگیرد، با اینکه از ابتدای امسال مطرح بود، اما اخیرا عملیاتی شد. دولت با توجه به اینکه فشار روزافزون تحریمها قطعا بر سطح عمومی قیمتها نیز اثر خواهد گذاشت، باید زمینه جبران حقوق بگیرانی که حداقلها را دریافت میکنند، فراهم کند. دولت موظف است حقوق افرادی که مبلغ ثابتی دریافت میکنند و درآمد دیگری ندارند که جبران حقوق حداقلیشان باشد را براساس قانون برنامه متناسب با تورم افزایش دهد. بنابراین اگر هر عددی را در نظر بگیرد و بعد روی آن تبلیغات صورت دهد این همان قانون برنامه است که متناسب با تورم، حقوقها هم باید افزایش یابد. از طرفی ما یک تورم روانی داشتیم که رو به جلوست. درواقع با یک تورم تحقق یافته و یک تورمی که پیش خواهد آمد روبهرو هستیم.
بنابراین در نظر گرفتن حدود 20 درصد افزایش حقوق برای حقوق بگیران نمیتواند جبران تورمی که طی یکسال بر خانوارها تحمیل میشود را بکند بلکه باید در کنارش سبدهای حمایتی در مقاطع زمانی ماهانه قرار بگیرد و حداقلها را که شامل لبنیات، گوشت، برنج، حبوبات، روغن و اقلام ضروری است با قیمت مناسب در اختیار خانوارها قرار دهد. به عبارتی افزایش حقوق متناسب با تورم بعلاوه تورمی که قرار است شکل بگیرد را در نظر بگیرند. از آنجا که تصمیمات اقتصادی بلافاصله آثار خود را به جای نمیگذارد بلکه در مقاطع زمانی آینده؛ سه ماهه یا شش ماهه آثار خود را بجای خواهد گذاشت بنابراین در گام نخست افزایش تورم صورت گرفته به منظور جبران افزایش هزینههای کارمندان و کارگران در نظر گرفته شود و دوم، در زمینههایی که هنوز تورم شکل نگرفته ولی حتما شکل خواهد گرفت هم لحاظ شود. نکته سوم، کالاهای اساسی که در هر مقطعی مورد نیاز خانوارهاست، به صورت ماهانه در بودجه سال 98 پیشبینی شود. به غیر از این، تورم قطعا آثار دیگری خواهد گذاشت و دولت هنوز سیستمهای نظارتی بر کالاها را اعمال نکرده که این خود نشان دهنده این است که تصمیمات قبلی که آثار تورمی خواهد داشت، ادامهدار خواهد بود. بنابراین نظارت دولت روی کالاها و بهویژه کالاهای مورد نیاز روزمره مردم باید تحت نظر بیشتری قرار بگیرد و سخن آن دسته از اقتصاددانهایی که معتقدند قیمتها را به دست بازار بسپاریم که خودش تعیین خواهد کرد، بیشترین ضرر را متوجه کارگران و کارمندان دولت خواهد کرد. غیر از کارمندان و کارگران و حقوق بگیران، صاحبان مشاغل خرد و آزاد هم باید مورد حمایت قرار بگیرند. از طرفی اخیرا صحبت از تخصیص ماهانه 20لیتر بنزین به هر ایرانی است که بتوانند از گرانی بنزین منتفع شوند! درحالی که این نوع تصمیمگیری کاملا پوپولیستی و غیر اقتصادی است. دولت میتواند قیمت بنزین را واقعی نشان دهد و به کسانی که جزو دهکهای پایین هستند، کمک کند و اینکه همه مردم را به گونهای در صف تجارت و تاجری قرار دهد، صحیح نیست. فراموش نکردهایم در مقطعی که بعضی کالاها کوپنی بود، برخی اقدام به فروش کوپنهایی که استفاده نمیکردند، میکردند و شغل کاذبی به نام کوپن فروشی ایجاد شده بود. حالا هم با این اقدام، جلوی پمپ بنزینها شاهد فروش بنزین خواهیم بود که یک انحراف جدی در اقتصاد است و شأن و شئون مردم را به سمت خرید و فروش بنزین سوق میدهد. درحالی که این نمونه در اقتصاد ما بوده ولی مذمت و حذف شد و کنار رفت. دولت میتواند به منظور جبران هزینه مردم راههای مطلوبتر، بهتر و منطقیتری در پیش بگیرد که مردم به کار اصلی خود بپردازند نه اینکه یک ذهنیت منفی در حوزه اقتصاد پیدا کنند و به فروش کوپن بنزین روی بیاورند. البته این شیوه برای سرگرم کردن مردم خوب است اما اقتصاد در این ادبیات نمیگنجد که شأن و منزلت مردم را تا این حد تنزل دهیم که برای جبران برخی هزینهها به فروش بنزین سهمیه بندی روی آورند. دولت میتواند واقعبینانه با بنزین برخورد کند و ریسک آن را بپذیرد. این واقعیتی است که خود دولتها رقم زدند. وقتی قیمت حاملهای انرژی را واقعی کردند و اقدام به پرداخت یارانه نقدی به همه آحاد جامعه کردند درحالی که قرار بود تنها به دهکهای خاصی تعلق بگیرد بزرگترین اشتباه را رقم زدند. اکنون این دولت نباید اشتباه گذشته را تکرار کند و مثل یارانه نقدی، بنزین را هم به عموم مردم بدهد و بدین ترتیب شغل دیگری برای آن دسته که اصلا بنزین لازم ندارند، ایجاد کند. این کار صورت خوشایندی برای نظامی که قائل به کرامت انسانی است، ندارد و زیبنده نیست.