در گفتگو با روزنامه جهان صنعت:

1398/02/04

هرچند تصور اقتصادی بدون پیوند موثر با دیگر اقتصادهای جهان سخت و در مواردی غیرممکن است. با این حال اقتصاد فعال و پویا، اقتصادی است که بتواند با ایستادگی در برابر چالش‌ها و مشکلات تحمیل شده، به گردش درآوردن مجدد چرخ اقتصاد و تامین حداقل نیازهای مورد نیاز کشور را موجب شود.
اقتصاد امروز ایران نیز هرچند متحمل مشکلات بسیاری است، با این حال نباید از این نکته غافل شد که با وجود حجم وسیع مشکلات و ضعف‌های ساختاری موجود در اقتصاد کشور، صنایع مختلف و دگرگونی‌های وسیعی در حوزه‌های مصرفی، واسطه‌ای و تامین منابع اولیه در طول چند دهه گذشته شکل گرفته که به فعال‌تر شدن عملکرد اقتصاد منجر شده است.بر این اساس می‌توان این‌گونه دلالت کرد که مشکلات و چالش‌های کنونی اقتصاد ایران و ضعف‌هایی که در حوزه عملکردی وجود دارد، بیانگر کامل نبودن چرخ فعالیت‌های اقتصادی است که اگر از سیاست‌های اصلاحی دولت محروم بماند، می‌تواند به مسائل کلیدی و مهمی در حوزه سیاستگذاری تبدیل شود.چنانچه دولت و مجلس با شناسایی این نقطه پنهان در اقتصاد کشور به ایفای نقش بپردازند و با کشورهایی که در چرخه دوستی با ایران قرار دارند، اقتصاد را در قالب پیمان‌های تولیدی، مبادله‌ای و پولی در مسیر مشخص‌شده قرار دهند، می‌توان انگیزه‌های لازم برای کامل شدن این حلقه را فراهم و از ضربه‌های مهلک و تعیین‌کننده تحریم‌ها بر اقتصاد ممانعت کرد.این امکان زمانی فراهم می‌شود که سیاستگذار به هدایت نقدینگی کشور به سمت تولید همت گمارد تا با کامل کردن چرخه فعالیت‌های تولید‌محور، بازدهی مناسبی برای اقتصاد کشور به بار آورد. تنها در چنین شرایطی است که می‌توان مانع از حرکت و هدایت نقدینگی به سمت فعالیت‌های بحران‌زا شد.
اگر نقدینگی به خدمت تولید درآید و در مسیر افزایش تولید قرار گیرد، به افزایش اشتغال می‌انجامد. در این شرایط نیروی کار جذب شده با ایجاد تقاضا در بازار، زمینه لازم برای افزایش رغبت تولید‌کننده به سرمایه‌گذاری و فعالیت‌های تولید‌محور را برای پاسخگویی به تقاضای بازار فراهم می‌کند که ادامه این چرخه، افزایش تولید و فعالیت‌های تولید‌محور را موجب می‌شود. در چنین فضایی می‌توان با ایجاد پیمان‌های منطقه‌ای و راه‌اندازی خطوط تولیدی جدید، سازوکاری را فراهم آورد که واردات مواد اولیه به حداقل برسد و مواد مورد نیاز تولیدکنندگان در داخل تولید شود.هرچند حرکت در چنین مسیری کار سخت و پیچیده‌ای است، با این وجود تجربه مشابه ایران در شرایط جنگ تحمیلی می‌تواند نقطه قوتی برای شکل‌گیری شرایط گفته شده در حداقل زمان ممکن باشد؛ چه آنکه تجربه نیز نشان می‌دهد در شرایط سخت تحمیل‌شده بر اقتصاد ایران، سیاستگذاری‌ها در زمان کوتاه‌تری به نتیجه می‌رسند.
بنابراین و با علم به اینکه امکان به صفر رسیدن صادرات نفت ایران با وجود تهدید‌ها و فشارها وجود ندارد، اما ضروری است اقتصاد آمادگی لازم برای تغییر رویه را داشته باشد و به سمت تجربه اقتصاد بدون نفت حرکت کند تا بتواند تهدیدها را به نقطه قوتی برای اقتصاد ملی مبدل سازد.