در گفتگو با روزنامه آرمان:

۵ ارديبهشت 1398

شرایط اقتصادی ما از سال 97 می‌توانست منشأ یک سری تحولات در حوزه تصمیم‌سازی اقتصادی باشد اما کم‌کاری که در این حوزه صورت گرفت، تغییر و تحولی که در حوزه اقتصاد نیاز است را به سال 98 کشاند. فراتر از بحث جلسه رئیس کل بانک مرکزی و اقتصاددانان به چند نکته می‌پردازم. نخست اینکه نباید توقع داشته باشیم تمامی مسائل حوزه اقتصاد را بانک مرکزی بر دوش بکشد. وزارت اقتصاد و دارایی در این شرایط بسیار کم رنگ حاضر شده و در حد یک سخنرانی و صحبت ورود پیدا می‌کند و ما یک برنامه جدی از این وزارتخانه که مسئولیت برنامه‌ها و تمام تشکیلات اقتصادی دولت را برعهده دارد، شاهد نیستیم درحالی که وظیفه وزارت اقتصاد و دارایی تنظیم روابط اقتصادی کشور است. اما این وزارتخانه آنطور که باید و شاید وارد میدان نشده و برای حوزه‌های مختلفش که زیرمجموعه آن وزارتخانه قرار دارد یک برنامه اعلام نکرده است. سازمان امور مالیاتی هنوز تعیین تکلیف نشده که مسئولیتش برعهده چه کسی خواهد بود که حتی اگر برنامه‌ریزی کرده و به مورد اجرا بگذارد هم جای اما و اگرهایی دارد. یا بحث مربوط به خصوصی‌سازی که برخی از نمایندگان مجلس ورود پیدا کردند و مکاتباتی با دولت داشتند. هسته‌های زیرمجموعه وزارت اقتصاد و دارایی هنوز مسائل و مشکلات خودش را دارد و به این علت بانک مرکزی مسائلی که مربوط به سیاست پولی است را بیان می‌کند. عملیات بازار باز یک قدم است که تاکنون نداشته‌ایم و از این ابزار سیاست پولی استفاده نکرده‌ایم. حرکت درستی که از جانب آقای همتی مطرح شده و می‌تواند اثرگذار باشد منتها توقع داریم بانک مرکزی نحوه اجرای آن را بیان کند وگرنه در یک بخش از هر کتاب اقتصاد کلان عملیات بازار باز توضیح داده شده. یا اینکه بازار متشکل ارزی توضیح داده شود. هرچند اسکناس مورد مبادله قرار می‌گیرد ولی این نگرانی وجود دارد که بحث قیمتی جدیدی در حوزه ارزی مطرح شود که بانک مرکزی باید این آرامش را ببخشد. اما در حوزه کلان کشور درخصوص بحث نفت، من هم معتقدم آمریکا نخواهد توانست صادرات نفت را به صفر برساند. در شرایطی که در دوره‌های قبل آمریکا با اتحادیه اروپا، آسیا و آفریقا گرد این موضوع جمع شده بودند که صادرات نفت را متوقف کنند، آن شرایط مهیا نشد و ایران کار صادراتی خود را انجام داد. معتقدم الان هم فروش نفت به صفر نخواهد رسید. کشورهایی که از نفت ایران استفاده می‌کردند به لحاظ فنی پالایشگاه‌هایی تجهیز کرده‌اند که با سازوکار مبتنی بر کیفیت نفت ایران همخوانی دارد و نمی‌توانند آنچه را که به منظور بهره‌گیری از نفت خام ایران و تولید فرآورده‌های دیگر، بسیج کرده‌اند به آسانی از دست بدهند. کشورهایی نظیر هند، چین، ترکیه و سایر خریداران نفت ایران هیچ‌کدام این موضوع را تایید نکرده و عنوان کرده‌اند موضوع را دنبال کرده و با شرکای خود به بحث خواهند کشاند. در شرایطی که آمریکا بنا را بر این گذاشته که نفت ایران را به صفر برساند و از عربستان و امارات مدد می‌طلبد، تحقق این شرایط بعید به نظر می‌رسد. از طرفی نفت ونزوئلا هم مورد تحریم آمریکا قرار گرفته و عرضه نفت در سطح جهانی رو به کاهش است و به خاطر اینکه در کوتاه مدت عربستان و امارات نمی‌توانند جبران کنند، کاهش پیدا می‌کند. شاید هدف آمریکا از حرکت‌هایی که انجام می‌دهد، تحقق وعده از هم پاشیدن اوپک باشد. میزان تولید نفت را اعضای اوپک تعیین می‌کنند و اینطور نیست که یک یا دو عضو قدرت و توانایی این را داشته باشند که بتوانند تصمیم‌گیر اصلی بوده و براساس سلیقه آمریکا عمل کنند.

بنابراین این محدودیت وجود دارد که آیا سازمان اوپک حاضر به پذیرش جبران نفت ایران است و وارد یک حوزه سیاسی شده و نفت را به‌عنوان یک اهرم تجهیزات نظامی تلقی می‌کند؟ آیا اصلا هدف سازمان اوپک این بوده است؟ اکنون آمریکا در کارزار عملیاتی علیه ایران تنها شده است در صورتی که اتحادیه اروپا، کشورهای آسیایی، آفریقایی و حتی کشورهای آمریکای لاتین موافق این بحث نبودند و نقطه نظری بیان نکردند. بنابراین تصمیم و فشاری که آمریکا می‌آورد در حداقل یارگیری در سطح بین‌المللی است و این سیاست ناموفق خواهد بود.

در این شرایط ویژه چه باید کرد؟

دولتی که بارها از بسته‌های مختلف درنظر گرفته شده صحبت کرده باید یک برنامه تفصیلی جامع در حوزه اقتصاد عرضه کند. بودجه 98، با شرایط فعلی سازگار نیست و قطعا باید تعدیل یابد و یک برنامه جامع تفصیلی برای سال 98 و آینده تنظیم شود که همه فعالان و بنگاه‌های اقتصادی تکلیف خود را بدانند. سازوکار نقدینگی و تسهیلاتی که در اختیار نظام بانکی قرار دارد، تغییر داده شود. از آنجا که در سطح کشور انتظار می‌رود واردات کم شود و به حداقل برسد مگر در موارد ضروری، بنابراین می‌طلبد که بانک مرکزی سیاست اعتباری را تنظیم کند که علاقه‌مندی دولت و مجلس را برای اینکه سال 98 به کدام سمت‌وسو حرکت کند و منابعی که در اختیار دارد را در آن راستا جهت دهد. بحث مالیاتی در این شرایط یک نگاه ویژه می‌طلبد بارها بر بحث فضای کسب‌وکار تاکید کردیم که تمام محدودیت‌های این فضا برداشته شود تا بتواند یک شرایط جدید کاری برای جوان‌ها و پایه‌های افزایش اشتغال فراهم شود. به هر حال این زمینه‌ها و پتانسیل‌ها وجود دارد. ما در چند دهه گذشته در هر دوره یک شرایط ویژه‌ای داشتیم ولی زمانی موفق بودیم که متناسب با شرایط، برنامه نوشتیم و مقید به اجرای آن برنامه بودیم. اکنون سیاست پولی، سیاست مالی، سیاست تعرفه‌ای و بازرگانی نیاز به تغییرات دارد. شرایطی که برای ما در نظر گرفته شده و فشارهایی که از خارج وارد می‌شود، بی‌سابقه است و نباید با فرض شرایط عادی رفتار کنیم و آن را ملاک اصلی قرار دهیم. قطعا اگر این تغییرات و تحول متناسب با ساختاری که درآن هستیم، صورت نگیرد، موفق نخواهیم بود. به‌یقین با عنایت به اینکه معتقدیم فروش نفت به صفر نخواهد رسید، شرایط را بر این مبنا تنطیم کنیم و نیازهایی که داریم به‌درستی شناخته شود تا مسیر سخت اقتصادی روان شود و به کار خود ادامه دهد تا از این مرحله هم بگذریم.