در گفتگو با خبرگزاری گفتمان:
1398/03/12
چند صباحی است که شرایط بازار ارز به ثباتی نسبی رسیده و شاهد کاهش قیمت ارز بودهایم. از طرفی اشتیاق به خرید ارز در جامعه کمتر شده و خبری از صفهای خرید عمدتاً هیجانی در بازار نیستیم که این امر میتواند نقش سیاستهای کنترلی بانک مرکزی را در ثبات نسبی بازار پررنگ نشان دهد. اما یکی از مهمترین متغیرهایی که در حوزه اقتصاد روی قیمتها اعم از ارز و سایر کالاها اثرگذار است بحث سیاستهای باثباتی است که دولتها پیش میگیرند. از یک سو جلب اعتماد دولت از طرف جامعه اهمیت دارد و جامعه باید این اعتماد را به دولت بدهد اگر در سالهای گذشته قیمت ارز روندی صعودی به خود گرفت به دلیل نیت دولت و بانک مرکزی در رساندن قیمت ارز به تعادلی بالاتر از نرخ موجود بود و نرخ ارز به جامعه و شهروندان علامت میداد که این افزایش قیمت صوری است و شما برای پسانداز به خرید ارز روی نیاورید و ارز ارزان خواهد شد و قیمت طلا و سکه کاهش پیدا خواهد کرد. سایر کالاها نیز همین سیاست را در پیش گرفته بودند، اما جامعه و مردم این را لمس نمیکردند و تصورشان این بود که وقتی برای خرید ارز و سکه اقدام نکردند، این اقلام افزایش پیدا کرده و آنها متضرر شدهاند!
در نتیجه عدم اعتماد در داخل نسبت به سیاستهای ارزی دولت شکل گرفت. با تغییر رئیسکل بانک مرکزی، اولین نکتهای که از سوی رئیسکل جدید اعلام شد این بود که با «سعه صدر اقتصادی» به عرصه مسئولیت بازار پول ورود پیدا خواهد کرد. آقای همتی موضعگیریهای تندی [که موجب التهاب در بازار ارز شود] نداشت و عنوان کرد «سیاست متعادلی» در پیش خواهد گرفت و بازار ارز را از این وضعیت نابسامان خارج خواهد کرد. همین جملات کوتاه ایشان و سیاستگذاریهای جدید در حوزه صادرات و واردات و تأمین ارز توسط صرافیها چه برای مسافران و یا واردکنندگان به صورت جدی تدوین و اعلام شد و سپس روی همان مواضع ایستادگی صورت گرفت و جامعه متوجه شد اگر به این موارد عمل شده و ارز تعریف مشخصی (ثبات قیمتی) به خود گرفته است.
در عین حال دولت و بانک مرکزی در کوتاهمدت تصمیمات خود را اجرا کردند، در نتیجه ثباتی نسبی در بازار ارز به وجود آمد و منابع ارزی دولت توسط بانک مرکزی بهخوبی مدیریت شد. این مدیریت با اصلاحیههایی همراه شد که نتایج خوبی در پی داشت و در نتیجه همه این عوامل شوک دوم اصلاحات ارزی را به وجود آورد. بعدتر نیز با تصمیماتی که در حوزه ارزی صورت گرفت، آخرین ترفند بانک مرکزی طرح «پرداخت ریال ارز در داخل» بود و در شرایطی که فضای کشور به لحاظ سیاسی در تنگنا قرار گرفته، اقدامی بهموقع بود و درهم [امارات] برای واردکنندهها تأمین اعتبار شد و واردکنندگان متوجه شدند که ارز مورد نیاز خود را [به هر طریق] دریافت خواهند کرد و مشکلی برای تأمین ارز نخواهند داشت.
از سوی دیگر ارز صادرکنندگان با پیگیریهای دولت و بانک مرکزی و مذاکراتی که صورت گرفت، به شکل جدی پیگیری شد و عمده ارز صادرکنندگان به کشور بازگشت. بنابراین اعتماد رو به صعود حرکت کرد و شکاف عدماعتماد جامعه در حوزه ارز نسبت به عملکرد بانک مرکزیترمیم شد. همچنین بانک مرکزی با تعریفی که ارائه داد، در بازار غیرمتشکل ارزی ایجاد اعتماد کرد و ارز ۴۲۰۰ تومانی که به برخی از کالاها تخصیص داده شده بود به مرور کم و به سمت «ارز نیما» حرکت کرد. ارز نیما پرداخت میشد و در کنار آن به سرعت بازار غیرمتشکل ارزی نیز شکل گرفت و با روشهایی که بانک مرکزی تعریف کرد ارز و اسکناس در این بازار مورد تبادل قرار گرفت و همین سیاستها مورد اعتماد مردم قرار گرفت تا در شرایط سخت سیاسی، ارز از ثباتی نسبی برخوردار شود.