در گفتگو با روزنامه آرمان:
۲۰ تير 1398
یکی از مهمترین تصمیمسازیهایی که دولت در زمینههای مختلف میتواند انجام دهد مواجهشدن با پدیدههای نویی است که به وجود میآید و پدیدههای نوینی که در جایجای اقتصاد جای خود را باز میکنند. مواجهشدن با این پدیده و تبیین آن و مهمترین آثاری که میتواند در حوزههای مختلف بهجای بگذارد در اقتصاد ملی است. اوایل با پدیدهها همیشه مخالفت میشود و بحثهایی که پیرامونش میشود، از جمله قاچاق و غیرقانونیبودن آن است و از عامل قضائی برای اتمام آن پدیده جدید بهره میگیرند. ارز دیجیتال از جمله مواردی است که واقعیت دارد و در عرصه جهانی هم پدیدههایی از این دست که مطرح میشوند، مثل ارزها، تبادل ارزها و معاملات بین دولتها و کشورها در اوایل مثل الانی که سهل است و با یک گشایش اعتبار و یا با یک حواله این انتقالات صورت میگیرد و کالای مورد نظر به دست طرف مقابل میرسد، نبوده است بلکه طی مدت زمان به این مرحله رسیده که این را هم در دانشگاهها تدرس میکنند، هم یاد میدهند و هم دانشجو تربیت میکنند تا فردا که مسئولیت پیدا کرد، بتواند همین روند را ادامه دهد. همین روند فعلی در عرصه بحث مربوط به واردات و صادرات کالا در اوایل به این راحتیها نبود. در جاده ابریشم که کالا مورد تردد و تبادل قرار میگرفت به این سادگیها میسر نبوده است. یا فرض کنیم در کشور خودمان، فیلمها و نوارهایی که میآمد، چه وضعیتی داشت. دستگاههای دیویدی ممنوع و قاچاق محسوب میشد ولی دیدیم که در حال حاضر چگونه است.
حتی در فرودگاهها که از افراد وجوه همراهش را سوال و بعضا شمارش میکردند که ارز همراهشان منطبق با قانون است یا نیست. در همان موقع هم افرادی بودند که کارتهای اعتباری بینالمللی داشتند و ارزشان را در آن قرار میدادند بدون اینکه در مرجع بازرسی بدنی توجهی به آن کارت صورت بگیرد. فرض کنیم قرار بود که کسی دوهزار دلار بیشتر همراه نداشته باشد ولی در این کارتها تا صدها هزار دلار هم منتقل میشد. الان هم ارز دیجیتال یک فرصت است که دولت، بانک مرکزی و وزارت اقتصاد و دارایی باید کارگروههایی تشکیل دهند و زمینههای شکلگیری و آثار تهدید و فرصت آن را ببیند و بهاصطلاح معروف سبکسنگین کند و اگر قاعدهای هست که میتواند راهبری کند با توجه به شرایط فعلی اقتصاد ما از آن بهره بگیرد. چنانچه میشود حتی در شرایط تحریم از آن استفاده کرده و برای اقلامی که نقل و انتقالش بهواسطه تحریمها با مشکل مواجه شده یا سوئیفت که مورد تحریم قرار گرفته این پدیده یکی از جهتگیریهایی است که میتواند کمک کند. بنابراین ما با این پدیدها در وهله اول نباید برخورد منفی کنیم. اکنون مصرف برقی که بهواسطه این پدیده رقم میخورد، هنوز بهطور دقیق و روشن توسط وزارت نیرو یا مقامات مسئولی که بخواهد توضیح دهد، مطرح نشده و فقط گفته میشود آنقدر برق مصرف میشود و معادل چه میزان است و اینکه چه آثار تخریبی میتواند به اقتصاد و انرژی ملی بزند نه اینکه ورود پیدا کنند چرا باید آنقدر مصرف برق داشته باشد و حجمش چقدر است. نکته دیگر اینکه بیش از آن ظرفیتی که دارد فعالیت میکند، بزرگنمایی میشود. مگر حد و اندازه و وسعت عملش به چه میزان است؟ حتی اگر بیت کوین را در نظر بگیرم، حجم مجموعهای است که در آن سیستم انتشار پیدا کرده و چه رقمی را تشکیل میدهد؟ حجم معاملات اقتصاد جهانی بالای دوهزار و 500میلیارد در روز است و ارز دیجیتال چنددرصد آن را تشکیل میدهد؟ به هر حال یک پدیده نوینی است که مثل همه پدیدههای جدید موافقان و مخالفانی دارد ولی خوب است که این بحث را جدا از موافقان و مخالفان آسیبشناسی کنیم و زوایای پنهان آن مطرح و به آن عامل ورود شود تا بتوان آثارش را بر اقتصاد ملی تبیین کرد. پیشنهاد مشخصم این است که بانک مرکزی و وزارت اقتصاد و دارایی توسط دولت ماموریت پیدا کنند تا کارگروهی از متخصصان مربوطه تشکیل شود، اعم از اقتصاددانان یا آنان که در صنعت آیتی متخصص هستند، دور هم جمع شوند و بهعنوان یک بیانیه ملی اعلام کنند تا جامعه هم آرامش بگیرد و این استنباط را نکند که هر پدیده نو و جدیدی که مطرح میشود با تقابل مواجه میشود. بارها دیدهایم که برخورد اینچنینی فضا و میدانی ایجاد میکند تا افراد بیشتری را به آن سمت سوق دهد.