در گفتگو با روزنامه آرمان :
۳ دي 1398
ديروز سخنگوي ستاد بودجه سازمان برنامه و بودجه بيان کرد که فروش يک ميليون بشکه نفت در بودجه 99 فقط براي اميدآفريني است وگرنه خودمان هم ميدانيم که بيشتر از 300 هزار بشکه نفت نميتوانيم بفروشيم! سخناني قابل تامل و تعجب که البته از قبل هم معلوم بود و بارها هم بيان کردهايم. اما سوال اين است که آيا مگر با اميدآفريني بودجه ميبندند؟ موضوع اين است که در حوزههاي مختلف وضعيت همينطوري است. غير از بحث يک ميليون بشکه صادرات نفت در کنار 195 هزار ميليارد تومان ماليات يا اگر جدول فرآوردههاي نفتي را درنظر بگيريم، ميبينيم در آنجا هم باز بحث مربوط به درآمد حاصل از بنزين يا مهمتر از همه گازوئيل و نفت براي سال 98، 10 هزار ميليارد تومان بوده و براي سال 99، 25 هزار ميليارد تومان ديده شده که به مفهوم افزايش قيمت براي گازوئيل و نفت است. اما روند بايد کاهنده باشد و نه افزايشي، صنعتي که شکل ميگيرد و شروع به فعاليت ميکند، بحث استفاده از گازوئيل نيست بلکه از سيستمهاي گاز استفاده ميشود. يعني مصرف در حوزههاي گازوئيل بايد کاهش پيدا کند نه اينکه رو به افزايش رود. يا بحث مربوط به انتشار اوراق مالي را که در نظر بگيريم، براي سالهاي 97 و 98 تحقق پيدا نکرد. چطور ميتوان براي سال 99 با يک افزايش چشمگير انتظار داشته باشيم که دولت بتواند اوراق منتشر کند و مردم آن را خريداري کنند؟ وقتي جناب معاون اول رئيسجمهور هم اشاره ميکند که ما فکر نميکرديم هند نفت ما را نخرد، اينها را وقتي کنار هم ميگذاريم، نشان دهنده تفکر آشفتهاي است که بين تيم تهيه بودجه و برخي از مسئولان در حوزههاي شکلگيري درآمدي وجود دارد که نميتوانند با قاطعيت پاسخ دهند.
به خاطر دارم دکتر نوبخت نيز بحثي که راجع به کليات بودجه مطرح ميکردند اين بود که واقعي است و نه غيرواقعي و حالا سخنگوي ستاد بودجه چنين بحثي را مطرح کردهاند که بودجه را طوري نوشتهايم که اميدبخش باشد! بودجه يک سند مالي دولت است که حاوي برآورد درآمدها و هزينهها براي ميل به هدف است. حالا دولت اين هدف را چه تعيين کرد؟ شخص آقاي رئيسجمهور تعيين کرد که اين بودجه هم معيشتي است و هم در کنارش استقامتي و مقاومتي است. ظاهرا دولت اعتقاد به اينکه جنگ اقتصادي وجود دارد، ندارد والا بودجه را بر آن پايه ترسيم ميکرد. در صورتي که ميدانيم اين بودجه را در جهت استقامت و مقاومت نديده است. چون در سال 98 نفت ما حداکثر سيصد هزار بشکه فروش ميرفته و حالا يک ميليون بشکه در نظر گرفتهاند! کجاي اين استقامتي و مقاومتي است؟ يا بحث مربوط به رکود که طي سالهاي اخير اقتصادمان گرفتارش شده و حالا بحث تورم هم اضافه شده و اقتصاد رکود تورمي را شاهديم. دولت اين را نميپذيرفت و در هفته گذشته رئيس محترم سازمان برنامه و بودجه در گفتوگويي عنوان کردند که اين بودجه اقتصاد کشور را از رکود خارج خواهد کرد. اما وقتي اقتصاد رکود است، در اين بودجه چه نويدهايي داده شده که از رکود خارج شود؟ آيا ماليات بيشتري از فعالان اقتصادي يا مردم گرفته ميشود؟ يا بودجه را به يک تعبيري معيشتي مطرح کردهاند، به اين معنا که اميدي جهت افزايش معيشت مردم در آن هست. وقتي پيشبيني شده که 15درصد حقوقها افزايش يابد، در کنارش پيشبيني ما اين است که تورم 40 تا 45 درصد خواهيم داشت. يعني به عبارتي حدود 30 درصد قدرت خريد مردم پايين ميآيد. اين چه بودجهاي است که در آن اميد ببينيم؟ اميد ما اين نيست که بحث يک ميليون بشکه صحت ندارد و غيرواقعي تنظيم شده، حتي در حوزه معيشتي که بودجه را تحت اين عنوان بيان کردهاند که اين بودجه معيشت مردم را ارتقا خواهد داد درجهت افزايش سطح معيشت تنظيم شده، آيا اين اميدي است که به اين بودجه ميتوان بست؟ پاسخ به نظرم منفي است و باز بايد ببينيم مجلس چه ميکند. مجلس هم که هميشه در شش ماهه آخر سال با دولت همسو و همجهت ميشود. خيلي از مسائلي که در بودجه هست را بيان و عيان نميکند چون بحث انتخابات مطرح است و احتمال دارد به نوعي اين بودجه را به تصويب برسانند و مردم بمانند با يک بودجهاي که نه تنها اوضاع و احوال را بهبود نميبخشد بلکه از وضعيت فعلي منفيتر ميکند.