در گفتگو با روزنامه جهان صنعت :

1398/11/20

حیدر مستخدمین‌حسینی*- بازار مالی به‌طور عمده متشکل از سه بازار پول، سرمایه و بیمه است که هر یک از این بازارها عهده‌دار وظایفی در حوزه فعالیت‌های اقتصادی هستند. با توجه به در‌هم‌تنیدگی فعالیت این سه بازار مالی، در صورتی که هر یک از آنها از انجام وظایف قانونی خود کوتاهی کند، اثرات مخرب آن به دو بازار دیگر نیز تعمیم می‌یابد.
در میان این سه بازار مالی، بازار پول که متشکل از بانک‌ها و موسسات اعتباری مجاز است، باید وظیفه تامین مالی کوتاه‌مدت فعالیت‌های اقتصادی و به بیانی وظیفه تامین مالی کوتاه‌مدت و تخصیص منابع به بنگاه‌های تولیدی را برعهده گیرد و بازار سرمایه نیز به تامین مالی میان‌مدت و بلندمدت طرح‌های اقتصادی بپردازد.
با این حال قوانین پولی و مالی ایران، نظام بانکی را مکلف به تامین مالی کوتاه‌مدت و بلندمدت فعالیت‌های تولیدی کرده و از همین رو، بانک‌ها نقش پررنگی در چرخه فعالیت‌های اقتصادی کشور برعهده دارند. از آنجا که رگ و پی اقتصاد ایران بانکی است، مجلس و دولت برای برون‌رفت از این وضعیت وارد وادی اصلاح نظام بانکی شده‌اند به طوری که برنامه‌ها و طرح‌های بسیاری تاکنون به منظور اصلاح قوانین و مقررات بازار پول به حیطه اجرا گذاشته شده است.
قدم مهمی که برای اصلاح نظام بانکی باید برداشته شود این است که وظیفه تامین مالی فعالیت‌های میان‌مدت و بلندمدت بر دوش بازار سرمایه گذاشته شود، چه آنکه وادار کردن بانک‌ها به اعطای تسهیلات به پروژه‌های بزرگ اقتصادی در نهایت به قفل شدن منابع در بانک‌ها می‌انجامد.
به نظر می‌رسد گام‌های اجرایی برای اصلاح نظام بانکی باید توسط یک فرمانده اقتصادی که هماهنگ‌کننده وظایف و اختیارات بازارهای مالی است برداشته شود. در این رابطه انتظار می‌رود مقام ناظر بانک مرکزی به عنوان تدوین‌کننده قوانین بازار پول و وزارت اقتصاد به عنوان تدوین‌کننده قوانین بازار سرمایه هماهنگی‌های لازم در این خصوص را انجام دهند.
بنابراین اصلاح نظام بانکی نیازمند اصلاح ریشه‌ای مشکلات است تا در این چارچوب بانک‌هایی که در معرض ورشکستگی قرار دارند یا بیمار هستند، از حرکت بر مسیر رونق بازمانده‌اند و به بنگاه‌داری و شرکت‌داری و ساخت‌وساز روی آورده‌اند، وارد وادی چرخه فعالیت‌های اقتصادی شوند.
در شرایط کنونی بانک‌ها صدها شرکت صرافی، لیزینگ، بیمه، انفورماتیک ودارند که با بهره‌گیری از منابع مالی خود به اداره فعالیت این شرکت‌ها می‌پردازند. این موضوع موجب شده که نظام بانکی به جای تامین مالی فعالیت‌های اقتصادی و کمک به رونق تولید، فعالیت‌های بنگاه‌داری خود را توسعه دهد.
در مجموع می‌توان گفت که نقش پررنگ نظام بانکی در اقتصاد موجب شده نقش بازار سرمایه در اقتصاد نادیده گرفته شود و مردم با فرهنگ بیمه بیگانه باشند. از این رو این انتظار وجود دارد که مجلس یازدهم به صورت جدی به این موضوعات ورود کند و آغازگر اصلاحات لازم در نظام بانکی شود به طوری که بازار پول و سرمایه هر یک به وظایف اصلی خود بپردازند و وظیفه تامین مالی اقتصاد تنها به نظام بانکی محدود نشود.
*
اقتصاددان