در گفتگو با روزنامه آرمان:
۲۱ ارديبهشت 1399
آرمانملي- اگرچه بازار سرمايه دو روز پاياني هفته گذشته را با نوسانات نزولي پشت سر گذاشته بود اما با اين حال توانست در نخستين روز هفته دستکم تا 20 هزار واحد از شاخص يک ميليوني نيز فراتر رود و رکورد بيسابقهاي از خود بر جاي گذارد. اين رشد پيدرپي و مستمر بورس که از سال گذشته شدت گرفته است برخي را خوشحال و برخي ديگر را نگران کرده است. بعضي کارشناسان بحث حباب و برخي ديگر عدم حرفهايگري در اين بازار را نقطه ضعف معاملات سهام در اين روزهاي پوهياهوي بورس ميدانند. حيدر مستخدمينحسيني- رئيس پيشين هيات مديره بورس اوراق بهادار تهران- از زمره کسانيست که اين روند رشد را براي اقتصاد ملي بسيار خطرناک توصيف کرده و آن را نشانه ضعف سياستهاي اقتصادي ميداند. در ادامه مشروح گفتوگوي «آرمانملي» با اين تحليلگر اقتصادي را ميخوانيد.
تحليل شما از روندي که بازار سرمايه طي ميکند چيست؟
شايد من جزو اولين کساني بودم که از سال گذشته نسبت به اين روند به مسئولان سازمان بورس و دولت هشدار دادم. دليل آن هم اين بود که شاخص بورس از نيمه دوم سال و بهويژه از اوايل فصل پاياني يعني ديماه مسالهدار شده بود و روند آن قابل پذيرش نبود. زيرا با هيچيک از پارامترهاي اقتصادي سازگاري نداشت. آنچه بايد بر شاخص بورس تاثير بگذارد مانند کاهش ارزش پول ملي، تحريمها، تجديد ارزيابي داراييها، محدودشدن واردات در حمايت از کالاهاي توليد داخل يا حتي در زمينه مواد اوليه و امثال آنها، چنين شرايطي را طي کرده و افزايشها بر شاخص بورس عارض شده اما از آن به بعد روند رشد واقعي نبوده و صوريست. دولت بايد اين امر را مورد توجه قرار دهد.
دولت بخشي از سهام خود را هم که غالبا سودده هستند، در همين بازار عرضه کرده است. رشد بازار در اين شرايط چه مشکلي دارد؟
در همان مقطع هم گفته شد اکنون که بازار تشنه عرضه است، دولت دارايي خود مانند باقيمانده سهام ايرانخودرو و سايپا و امثال آنها را که با محدوديت عرضه کرده بود و مديريت اين مجموعهها را همچنان در اختيار داشت عرضه کند و از آنها دست بکشد، اما متاسفانه دولت اين کار را نکرد؛ مشخص شد که عمدي در کار است و هدايت از طرف خود دولت صورت ميگيرد و با برنامهريزي که صورت داده به دنبال اين است که همه بازارها غير از بازار سرمايه را محدود کند تا با ايجاد محدوديت در بازارهاي ديگر از جمله بازار پول و مسکن بتواند شرايطي را به وجود بياورد که نقدينگي- که خودش مسبب افزايش آن بوده- را از طريق بازار سرمايه جذب کند. نقدينگي از ابتداي دولت يازدهم تا امروز حدود پنج برابر يعني 500درصد افزايش داشته است! اين شرايطي بود که از سال گذشته براي بازار سرمايه ما رقم خورد و سال جديد هم به محملي براي جبران کسري بودجه تبديل شده است. دولت با عرضه داراييهاي خود شرايطي را به وجود آورده که مردم مانند گذشته در اين بازار حضور يابند و نقدينگي و سرمايه خود را به اين بازار وارد کنند. به همين دليل سود سپردههاي بانکي را به 15درصد تقليل دادند تا مردم به سمت بانکها نروند زيرا در غير اين صورت، نسبت به تورم قدرت خريد خود را از دست خواهند داد.
اثرگذاري بورس بر بازار مسکن را چگونه ارزيابي ميکنيد؟
حوزه مسکن فعلا در رکود به سر ميبرد؛ در حالي که توليد مسکن در سالي که با عنوان جهش توليد نامگذاري شده بود ميتوانست هم اشتغال ايجاد کند و هم در سرمايهگذاري مناسبي را جذب کند. اين بازار ميتوانست مشاغل زيادي در کليه سطوح اقتصادي به وجود بياورد. حداقل اينکه 500 واحد صنعتي و توليدي را که محصولاتي مثل فولاد، شيشه، شن و ماسه، مبلمان منزل، کابينت و مشاغل خردتر را توليد ميکنند فعال کند. اما متاسفانه اين بازار هم به رکود کشيده شده و همه بازارها به سمت بازاري حرکت ميکنند که نميتواند شغلي ايجاد کند. در واقع منابعي که در بازار سرمايه ايجاد ميشود اصلا صرف سرمايهگذاري نميشود. بنابراين شرايط مطلوبي ايجاد نکرده و براي حوزه اقتصاد خطرناک است. قطعا بازار سرمايه ريزش خواهد کرد و آن موقع است که دولت يا اعضاي محترم مجمع تشخيص مصلحت که آمدند در صدا و سيما و تبليغ کردند که بازار سرمايه را منع نکنيد بايد جوابگو باشند. کسي بازار سرمايه را منع نميکند اما هجوم نقدينگي به اين بازار همه بازارهاي ديگر را تهديد ميکند. اينها براي اقتصاد ملي ما قطعا ضعف، سم و کشنده است.
بورس املاک که وزير اقتصاد وعده آن را داده چقدر ميتواند در ارتباط با رونق مشاغل بخش مسکن موثر باشد؟
شکلگيري بورس املاک بحث تازهاي نيست. در واقع در دوره دوم دولت اصلاحات و همان زماني که من رئيس هيات مديره بورس بودم، ما پيشنهاد داديم که با همکاري بنگاههاي املاک بتوانيم بورس املاک را هم شکل دهيم. اما در ساختار اقتصادي کشور به لحاظ تامين منابع مورد نياز دولت ممکن نبود. در حال حاضر چون دولت به تامين منابع نياز دارد مجددا اين طرح را عنوان کرده است. شکلگيري بورس املاکومستغلات در اصل قضيه، درست است اما آيا در اين مرحله واقعا نياز کشور تشکيل بورس املاکومستغلات است؟ الآن روابطي که حوزه املاک کشور دارد روي روال خود کار ميکند. ساليان سال است که بنگاههاي املاک هم براي مردم خريد ميکنند و هم ملک آنها را ميفروشند. در واقع اين حوزه هم ساختار دارد و هم تشکيلات مناسبي دارد و روي يک روال منظم و مرتب عمل ميکند. ما در آن زمان ميخواستيم که اين ساختار را در قالب بورس بياوريم اما در آن مرحله اين نياز از سمت دولت احساس نميشد. در حال حاضر که دولت نيازمند تامين منابع مالي است ميخواهد مقداري بازارگرمي کند؛ دولت به دنبال آن است که با عرضه داراييهاي خود که يکي از آنها همين زمين است معاملات بازار را شيرين کند تا شاخص را افزايش دهد و با قيمت بالاتر به مردم واگذار کند. در حقيقت در حال حاضر ما نيت خيري در تشکيل بورس املاک و مستغلات نميبينيم.