يادداشت براى روزنامه ى گسترش صنعت و معدن و تجارت ( صمت ) پنجشنبه ٩٣/٨/٨ عوامل موثر بر حجم پول حیدر مستخدمین حسینی - بانک‌های مرکزی با استفاده از ابزارهای پولی و برای دسترسی به هدف‌های اصلی اقتصادی، از دو گروه سیاست‌های پولی انقباضی و انبساطی استفاده می‌کنند. در سیاست‌های انقباضی، بانک مرکزی با کاهش حجم پول از طریق محدود کردن پایه پولی و یا کاهش ضریب فزاینده پولی سعی در کاهش میزان تقاضای کل اقتصاد دارد. در سیاست‌های انبساطی، هدف بانک مرکزی افزایش حجم پول و کاهش نرخ بهره و در نهایت افزایش حجم تقاضای کل در اقتصاد است. از سوی دیگر بانک‌های مرکزی برای دستیابی به اهداف اقتصادی به ابزارها و مکانیسم‌هایی نیاز دارند که این مجموعه تحت عنوان ابزارهای سیاست پولی تعریف می‌شوند. انتخاب ابزار پولی مناسب، به گونه‌ای که در شرایط اقتصادی معین بهترین و بالاترین کارآیی را داشته باشد، هنر بانکداری و مقام‌های پولی است. عده‌ای از اقتصاددانان و به ویژه بانکداران مرکزی طرفدار استفاده از ترکیبی از ابزارهای پولی هستند. این گروه اعتقاد دارند آثار متضاد ابزارهای سیاست پولی را می‌توان با ایجاد هماهنگی‌های لازم خنثی کرد. تصمیم‌گیری در خصوص استفاده از تعداد مطلوب ابزارهای سیاست پولی، بستگی فراوان به درجه توسعه‌یافتگی بازار پول و سرمایه در یک کشور دارد. بانک مرکزی برای اجرای سیاست پولی و دستیابی به اهداف مقرر ‌باید بر تعدادی از متغیرها که بین ابزارهای سیاست پولی و هدف‌های نهایی قرار دارند اثر گذاشته و آن‌ها را تغییر دهد. اهمیت این متغیرها که اغلب از آن‌ها به عنوان هدف‌های میانی سیاست پولی یاد می‌شود بیشتر از این‌رو است که تغییر آن به تحقق هدف‌های نهایی سیاست پولی منجر خواهد شد. متغیری می‌تواند به عنوان هدف میانی انتخاب شود که ویژگی‌های لازم زیر را داشته باشد: •‌در ارتباط با هدف نهایی باشد. به این معنی که تغییر هدف‌های میانی به تغییر هدف‌های نهایی منجر شود. •‌تحت کنترل بانک مرکزی بوده و بتوان از طریق سیاست پولی بر آن تأثیر گذاشت. •‌بازخورد قابل توجهی از هدف نهایی به هدف میانی وجود نداشته باشد. ابزارهای موجود برای اعمال سیاست‌های پولی در قالب دو گروه ابزارهای کمی و کیفی طبقه‌بندی می‌شوند . ابزارهای کمّی به ابزارهایی گفته می‌شود که می‌توانند حجم پول را در اقتصاد تغییر دهند. این ابزارها عمدتاً جنبه عمومی داشته و در بیشتر کشورها استفاده می‌شوند. از مهم‌ترین این ابزارها می‌توان به نسبت سپرده قانونی، نرخ تنزیل مجدد، عملیات بازار باز (آزاد)، تغییر در نسبت‌های مالی بانک‌ها (نسبت¬های نقدینگی و سرمایه) اشاره کرد. اما ابزارهای کیفی، مجموعه‌ای از ابزارهای در اختیار بانک مرکزی را تشکیل می‌دهند که مقام‌های پولی با استفاده از آن‌ها بر شیوه و چگونگی مصرف پول در اقتصاد تأثیر می‌گذارند. مقام‌های پولی با استفاده از این ابزارها به تخصیص اعتبارات بانکی در میان بخش‌های اقتصادی و تعیین سهم مصرف هر یک از این بخش‌ها از کل اعتبارات می‌پردازند. امتیاز ابزارهای پولی کیفی بر ابزارهای کمی در این است که ابزارهای کمی به طور کلی توانایی ایجاد تفاوت میان بخش‌های اقتصادی در رابطه با اعطای اعتبارات را ندارند. در حالی که در شرایط ویژه اقتصادی که به اجرای سیاست‌های متفاوت پولی به منظور اعطاء و یا کنترل اعتبارات در بخش‌های مختلف اقتصادی نیاز است، ابزارهای پولی کیفی می‌توانند بیشترین آثار اقتصادی را دارا باشند. به طور کلی می‌توان گفت که ابزارهای کیفی از نقطه نظر تأثیر و اهمیت سیاست‌های پولی بیشتر مورد توجه بانک مرکزی است. اما در عین حال، بانک‌ها چندان علاقه‌ای به سیاست‌های کیفی ندارند، زیرا سیاست‌های کیفی دارای محدودیت‌های بیشتری برای آن‌هاست. این ابزارها شامل تعیین اولویت¬ها، ارجحیت‌ها و سقف اعتباری در هر یک از بخش‌های اقتصادی، تذکرهای اخلاقی، ، تعیین شرایط وام‌های اقساطی و رهنی، هستند. به هرحال شرایط اقتصادی زمانی می‌تواند در رابطه با رکود اقتصادی اثرات سیاست پولی را به صورت مثبت دربیاورد که سه شرط تمایل بانک‌ها به پرداخت وام و اعتبار، وجود ذخایر قانونی کافی، تمایل مردم به دریافت وام و اعتبار وجود داشته باشد.اما دلایل دیگری نیز برای کم‌اثر شدن سیاست پولی ذکر می‌شود. یکی از این دلایل به تأخیر زمانی و دیگری به سایر سیاست‌های اقتصادی مربوط می‌شود. عده‌ای از اقتصاددانان معتقدند که سیاست پولی در مقابله با بحران‌های اقتصادی مؤثر است. اما سیاست پولی همراه با یک وقفه زمانی است که اثرات سیاست پولی را به تعویق می-اندازد. اما نکته دیگر در رابطه با سایر سیاست‌های اقتصادی و اثرات متقابل آن‌ها بر روی سیاست پولی است. گاهی اوقات سیاست پولی به تنهایی اثرات کافی بر روی اقتصاد ندارد و در عین حال ممکن است اثرات سیاست پولی بر اثر اتخاذ سایر سیاست‌های اقتصادی خنثی شود. بنابراین بیشتر اقتصاددانان همزمان با اتخاذ سیاست‌های پولی، تدابیر دیگری در زمینه سیاست‌های مالی و مقررات اقتصادی را نیز برای موفقیت سیاست پولی لازم می‌دانند. برای مثال سیاست کسری بودجه دولت، می‌تواند اثر سیاست انقباضی پولی كه هدف آن كاهش نرخ تورم است را خنثی کند.