کد خبر: 21301 تاریخ: 1394/7/21 11:22
گفتگو با حیدر مستخدمین حسینی، معاون وزیر اقتصاد و دارایی دولت اصلاحات:
دولت بیشتر به سیاست های پولی توجه کرده و این درحالی است که با توجه به بافت اقتصاد کشورمان، لازم بوده بازار سرمایه بیشتر مورد توجه قرار بگیرد.
به گزارش صدای اقتصاد وضعیت بورس خوب نیست. البته وزرا در نامه شان به رییس جمهوری هم این موضوع را مطرح کردند که البته با واکنش های متفاوتی رو به رو شد. اما به هرحال، بر کسی پوشیده نیست که وضعیت بورس خراب است. در همین رابطه با حیدر مستخدمین حسینی، معاون وزیر اقتصاد و دارایی دولت اصلاحات گفتگو کردیم.
در نامه وزرا به رییس جمهوری به وضعیت بورس اشاره شده است، به نظر شما چرا از نگاه وزرا بورس آنقدر اهمیت دارد؟
نقطه ضعف اقتصاد ایران در یکی دو سال گذشته، تاکید بیشتر بر سیاستگذاری در حوزه بازار پولی نسبت به دیگر سیاست ها بوده است. دولت بیشتر به سیاست های پولی توجه کرده و این درحالی است که با توجه به بافت اقتصاد کشورمان، لازم بوده بازار سرمایه بیشتر مورد توجه قرار بگیرد به این دلیل که بازار سرمایه، پیشخوان اقتصاد، پیشران اقتصاد و پیشانی اقتصاد است. اگر بخواهیم اقتصاد هر کشوری را تحلیل کنیم، اول سراغ بازار سرمایه آن کشور می رویم و مکانیزم اجرا، سیاستگذاری ها، و استقبال و میزان سهم مردم در بازار سرمایه را مورد ارزیابی قرار می دهیم و می بینیم که به چه میزان است. در واقع اقتصاد کلان هر کشور را می توان با در نظر گرفتن حال و روز بازار سرمایه اش تحلیل کرد. بازار سرمایه و بورس ما در حوزه اقتصاد کلان، کارنامه درخشانی در دو سه سال اخیر نداشته است. بنابراین اگر می بینیم که بازار سرمایه مورد اقبال نیست، و روز به روز از حجم معادلات آن کاسته شده و ارزش دارایی های بورسی تنزل پیدا کرده، این مسئله ناشی از وضعیت اقتصادی کشور است. چون اقتصاد کشور در وضعیت تعادل قرار ندارد و همین عدم تعادل، آثارش را در شاخص های بورس نشان می دهد. به هرحال بزرگترین شرکت های کشور در بورس خانه دارند و وقتی شاخصی از شاخص های بورس کاهش پیدا می کند، این یعنی حال اقتصاد خوب نیست و این شرکت ها با مشکلات عدیده ای مواجهند که آثارش را را در شاخص ها نشان داده و باعث عدم استقبال مردم از بازار سرمایه و حضور در بورس کشور شده است.
به این ترتیب، وزرا حق داشتند به موضوع بورس توجه کنند؟
با توجه به این مقدمه جای تعجب دارد که چرا چهار وزیر محترم اقتصادی دولت یازدهم، نامه ای را برای ابراز نگرانی از وضعیت بازار سرمایه به رییس جمهور ارسال کردند و نامه آن ها درباره اقتصاد کلان کشور نیست. بازار سرمایه پیشانی اقتصاد است و وقتی پیشانی اقتصاد این وضعیت را دارد باید تا ته قضیه را خواند. اجزای اقتصاد شرایط خوبی ندارند. 500 واحد صنعتی تولیدی، خدماتی و بانکی در بازار سرمایه سهام داشتند. دو سال پیش، ارزش بازار سرمایه 550 هزار میلیارد تومان بود که الان به 320 هزار میلیارد تومان رسیده یعنی چیزی حدود 50 درصد کاهش داشته است. این یعنی اقتصاد کشور مطلوب نیست و فعالان اقتصادی نسبت به برنامه های اقتصادی دولت روشن نیستند. آن ها نسبت به برنامه های اقتصاد آگاهی ندارند به همین دلیل است که سرمایه هایشان را به بورس نمی آوردند و فعالیت هایشان را بطور گسترده توسعه نمی دهند. آن ها بیشتر علاقمند به مسدود کردن فعالیت هایشان هستند چون محصولاتشان در بازار فروش نمی رود و میزان موجودی انبار صنایع در کشور نسبت به شش ماه سال پیش نزدیک به 50 درصد افزایش پیدا کرده و این به معنی وجود رکود است.
تمام این اتفاقات چرا افتاده است؟
ببینید، دولت خودش بازار را تضعیف کرده. تصمیم ها و دخالت های دولت از سال 92 به این طرف باعث ریزش سرمایه در بازار سرمایه شده است. در بحث خوراک پتروشیمی هنوز تعیین تکلیف نشده. بعد می رسیم به قیمت محصولات که دولت در سال جاری بخشنامه کرد که هیچ واحدی نباید قیمت تولیداتش را افزایش دهد مگر با اجازه ما و شرکت های شبه دولتی، خصوصی و دولتی مشمول این ابلاغیه شدند و هرگونه افزایش قیمت در مورد محصولات لبنی، سیمان، فولاد، نرخ سود بانکی (به این دلیل که بانک ها در بازار سرمایه حضور دارند) متوقف شد. دخالت دولت در تعیین نرخ سود بانکی هم غیر عرفی بود. دولت برای اولین بار غیر از قیمت پایه، سقف نرخ سودبانکی را هم تعیین کرد و این هم ظاهرا خلاف قوانین و خلاف شرع بود چون در عقود مشارکتی فعالیت باید پایان پذیرد و بعد نرخ تعیین شود، هم برای بانک ها و هم تسهیل گیرنده، اما دیدیم که نرخ سود توسط دولت تعیین شد. الان برای نظام بانکی فرقی ندارد که فعالیت تسهیلات گیرنده چه باشد. کشاورزی، معدنی و صنعتی، همه تسهیلات را با نرخ 24 درصد می گیرند. این اقدام خلاف قانون است. یا اینکه دولت آمده و جلوی فروش سهام را اواخر سال 92 گرفته. برای اولین بار در تاریخ بورس، فروش سهام سهمیه بندی شده. این یعنی وقتی سرمایه ای را وارد بازار سرمایه می کنید، خروج آن به این سادگی ممکن نیست. در صورتی که بازار سرمایه باید قابلیت نقدینگی شدگی بالا داشته باشد. بنابراین اگر همه شرایط را کنار هم بگذاریم خواهیم دید که دولت خودش بازار سرمایه را خراب کرده و الان باید خودش بازار سرمایه را اصلاح کند.
دولت باید چه کار کند؟
دولت باید اعتماد را به بازار سرمایه برگرداند و در کنار آن سایر بازارها را مد نظر قرار دهد مثل بازار ارز چون بالاخره ارز بصورت انحصاری در اختیار خود دولت است و دولت تعیین کننده نرخ آن است. اینکه می گوییم بازار بدون دخالت دولت می تواند خودش قیمت را تعیین کند، در شرایط فعلی بازار باید چه را تعیین کند؟ بازار عرضه ندارد که بگوییم مثلا در مورد نرخ ارز، بازار باید خودش کار کند. ارز در اختیار دولتی ها و شبه دولتی هاست در این شرایط مردم چه نقشی دارند یا فعالان اقتصادی چه جایگاهی دارند. بنابراین دولت باید بیاید و سیاست هایش را تعریف کند. در بازار پول، از اقدامات اخیر دولت بازی با نرخ سود بانکی بوده است. شورای پول و اعتبار مجاز است کف قیمت را تعیین کند اما این بار فراتر رفته و سقف قیمت را هم تعیین کرد که این خلاف قانون و شرع است. بنابراین می بینیم که دولت با استفاده از ابزارهایی آگاهانه، در اقتصاد دخالت کرده و باعث تعمیق رکود شده. در شش ماه اول امسال، تعداد چک های برگشتی بیشتر شده و این نشان دهنده رکود اقتصادی است. دولت اگر می خواهد به این رکود غلبه کند باید یک بسته سیاستی حاوی سیاست های پولی، ارزی، کالا و بازار سرمایه و تولید را در قالب یک مجموعه ارائه کند تا فعالان اقتصادی بدانند تکلیفشان چیست. در این مورد فقط تعیین نرخ سود بانکی کمکی به بهبود شرایط نمی کند.
به این ترتیب، تنها دولت ها مقصر هستند؟
من معتقدم در حوزه اقتصاد و شرایط فعلی، باید آسیب شناسی درستی کرد. نمی توان همه معضلات را به گردن دولت قبلی یا دولت فعلی انداخت. این درست نیست. من کسی بودم که در زمان اصلاحات معاون وزیر اقتصاد و دارایی بودم و بحث هایی هم در زمان مطرح می کردیم بر این اساس که اقتصاد ما به جراحی نیاز دارد. این بحث تازه ای نیست. اما این جراحی در آن زمان صورت نگرفت و چیزی که باید می شد نشد. دولت آقای احمدی نژاد آمد و این وضعیت را خراب کرد. اقتصاد را ویرانه کرد و حالا این دولت متعهد به اصلاح امور شده است. انتظاری که از دولت فعلی می رود این است که با شناخت و آگاهی بیشتر، توجه خاصی به کاهش رکود داشته باشد نه اینکه فقط به تورم توجه کند. من فکر می کنم اینکه چهار وزیر اقتصاد از جمله وزیر اقتصاد و دارایی که وظیفه اصلی اش تنظیم بازار اقتصادی است، نامه ای نوشتند و در آن راهکاری ارائه نکردند و فقط خواهان برخورد با دستگاه های حوزه اقتصاد شدند، منظور از این دستگاه نه در قوه مقننه و نه در قوه مجریه بلکه افراد یا دستگاه هایی در خود دولت است و این به اختلاف در خود دولت بر می گردد. اقتصاد ما به هرحال بیمار است و نیازمند یک برنامه در قالب اصلاحات اقتصادی است. ما هنوز برای مداوا کردن این بیمار برنامه ویژه ای نداریم البته قطع به یقین راهکارهایی وجود دارد برای اینکه اقتصاد ما از وضعیت تنبلی فعلی و افسردگی به اقتصادی در مسیر رونق و پویا تبدیل شود. تحقق این هدف نیازمند اقدام جدی است که باید با کمک همه فعالان اقتصادی و ارائه برنامه از سوی دولت و حمایت صادقانه جامعه صورت پذیرد.