در گفتوگو با روزنامه آرمان :
95/01/24
آرمان- حجت صالحی: اعضای کمیسیون تلفیق بودجه ۹۵ در جریان بررسی لایحه بودجه تصویب کردند، دولت باید یارانه سه دهک پردرآمدی را حذف کند که شامل حدود ۲۴ میلیون نفر میشود. همچنین دولت باید منابع آزاد شده را به بخش اشتغال با اولویت افراد تحت پوشش کمیته امداد و بهزیستی اختصاص دهد. حذف یارانهها در روزهای گذشته به بهانهای برای مخالفان دولت برای توجیه سیاستهای مخرب و پوپولیستی دولت قبل تبدیل شده است. در همین رابطه خبرهایی مبنی بر بازگشت دوباره محمود احمدینژاد با وعده یارانه ۲۵۰ هزار تومانی مطرح شده که میتواند نگرانکننده باشد. حیدر مستخدمین حسینی کارشناس اقتصادی در گفت گو با «آرمان» درباره این باره میگوید:« این وعده که به هر فرد ۲۵۰ هزار تومان یارانه داده شود شاید برای عوام و توده مردم خوشایند باشد، اما باید بدانند که این فقط یک وعده پوچ بوده و هیچ دولتی توان چنین پرداختی ندارد.»
در روزهای گذشته اعضای کمیسیون تلفیق بودجه ۹۵ در جریان بررسی لایحه بودجه تصویب کردند، دولت باید یارانه سه دهک پردرآمدی را حذف کند که شامل حدود ۲۴ میلیون نفر میشود. حذف این سه دهک چه منافعی را برای آینده کشور به دنبال دارد؟
باید ریشه پرداخت یارانهها مورد توجه قرار گیرد و باید دید اعمال طرح هدفمندی یارانه ها بر چه اساسی بوده است. نوع اجرا و شکل گیری هدفمندی یارانه ها از ابتدا طوری بود که مورد انتقاد تمام کارشناسان اقتصادی قرار گرفت. کسی با اعمال قیمت مناسب و واقعی انرژی مخالف نبود، اما برقراری یارانه ها موضوعی بود که اقتصاددانها در آن نظرات یکسانی نداشتند. بهتر بود در مقطعی که یارانه ها داده میشد به اقشاری که آسیب جدی به آنها میرسید بیشتر توجه میشد و الباقی مجموعه درآمدی که از محل هدفمندی یارانه ها به دست میآمد برای یکی از نیازهای جدی شهروندان مانند درمان آموزش، حمل و نقل و بسیاری از بخشهای دیگر صرف میشد، چرا که در ایران به عنوان یک کشور در حال توسعه، درمان و آموزش یکی از مهمترین نیازهای مردم است. اما راحت ترین راه برای اجرای این طرح توسط دولت وقت انتخاب شد و متاسفانه مجلس هم در آن مقطع نسبت به این مساله سکوت کرد. در نتیجه بزرگترین اشتباهاتی که میتوانست توسط یک دولت رخ دهد برای اجرای سیاست هدفمندی یارانهها و اعمال قیمت انرژی صورت گرفت و رقم درآمد حاصل از آن را به صورت مساوی بین شهروندان تقسیم کردند. دولت فعلی در شعارهای انتخاباتی خود، جهت تصحیح این طرح صحبتهای زیادی کرد و انتظار میرفت در همان سال اول برای منابع حاصل از هدفمندی یارانهها، سیاستی اعمال شود که توزیع آن متوقف شود. با توجه به کاهش قیمت نفت و در مجموع درآمدهای دولت، هزینه سه هزار و ۵۰۰ میلیارد تومانی فشاری بود که دولت را از طرحهای سازندگی و رشد اقتصادی عقب میراند و رقمی بود که به صورت نادرست توزیع شد. دولت علیرغم اینکه قرار بود ساماندهی پرداخت یارانهها را هر چه زودتر در دستور کار خود قرار دهد اما اینطور نشد و به جایی رسید که در مجلس این تصمیمگیری صورت گرفت و این مقدار حذف مورد بررسی قرار گرفت و تصویب شد.
اجرای طرح هدفمندی یارانهها با مشکلات بیشماری همراه بود. دولت یازدهم تا حدودی توانست اصلاحاتی در اجرای نادرست این طرح انجام دهد. حال در این شرایط که هدفمندی یارانهها توسط دولت روحانی در مسیر بهبود در اجرا قرار گرفته، دولت باید به چه نکاتی توجه داشته باشد تا یارانه بار دیگر به جامعه آسیب نزند؟
در بحث مربوط به حذف یارانه بگیران، آنچه مورد توجه قرار میگیرد، این است که چه اقشاری از هدفمندی یارانهها ضربه اقتصادی میخورند. نکتهای که هم دولت و هم مجلس باید به آن توجه کنند و بر آن نظارت داشته باشند، این است که معادل رقمی که حذف میشود برای خدمت به مردم مانند درمان و حمل ونقل و آموزش صرف شود و این مبلغ در ردیف هزینههای دولت قرار نگیرد. اگر چنین اتفاقی بیفتد مردم به دو صورت آسیب میبینند. یکی آنکه آن رقمی که به آنها داده میشد حذف میشود و دیگر به آنها تعلق نمیگیرد و نکته بعدی اینکه درآمدی که از هدفمندی به دست میآمد به هزینههای مصرفی دولت تعلق میگیرد که هیچ اثر اقتصادی نمیتواند داشته باشد. باید به این نکته توجه شود و از اجرای دوباره آن پرهیز کرد. یارانه این ۲۴ میلیون نفری که قرار است حذف شود رقم معادل آن برای نیازهای جدی جامعه باید مدیریت شود و نه اینکه در ردیف هزینههای جاری دولت قرار گیرد. اگر هزینههای جاری با درآمدهای دولت تطابق نداشته باشد باید در جهت کاهش هزینههای دولت گام برداشت. نه اینکه این رقمی که مورد نیاز دولت است برای رفع کمبود درآمدهای دولت صرف شود. این مساله به آن معناست که جامعه دوبار از هدفمندی یارانهها آسیب میبیند.
برخی کارشناسان عنوان میکنند پرداخت یارانه سمی برای اقتصاد کشور است و مردم در ازای دریافت یارانه، چند برابر پول از جیبشان خارج میشود. این مساله را چطور ارزیابی میکنید؟
این استدلال صحیح است؛ یعنی اینکه اگر یک نظرسنجی از شهروندان گرفته شود بدون شک همه اعتقاد بر این دارند که اگر قیمتها به زمان قبل از اجرای هدفمندی یارانهها برگردد، تمایل دارند تا این وجوهی را که دریافت کردند به دولت برگردانند. اعمال این یارانه برای مردم موجب نشد که قیمتها ثابت بماند بلکه قیمتها در حوزههای مختلف چند برابر شد و شهروندان نفعی از اعمال هدفمندی یارانهها که سیاست درستی بود اما به بدترین شکل ممکن اجرا شد، نبردند. چرا که اجرای این طرح به شکلی بود که خسارات گرانباری به اقتصاد کشورمان وارد کرد. باید این مبالغ بین افرادی تقسیم میشد که در معرض آسیبهای جدی اقتصادی قرار داشتند و حداکثر به چهار دهک از جامعه یارانه پرداخت میشد. اگر اجرای این طرح به درستی صورت میگرفت امروز در بسیاری از بخشها مشکلاتی جدی نداشتیم.
حذف یارانهها در روزهای گذشته به بهانهای برای مخالفان دولت برای توجیه سیاستهای مخرب و پوپولیستی آنها تبدیل شده است. در همین رابطه خبرهایی مبنی بر بازگشت دوباره محمود احمدینژاد با وعده یارانه ۲۵۰ هزار تومانی مطرح شده که میتواند نگرانکننده باشد. به نظر شما هنوز به این سیاستهای عوامگرایانه توجه میشود و اساسا این وعده شدنی است؟
باید توجه داشت که دولت یازدهم برنامههای خود را روی نتیجه برجام متمرکز کرده و به خوبی نتوانسته برنامههای اقتصادی خود را کاملا به پایان برساند. همین مسائل موجب شده تا مخالفان از این فرصت استفاده کنند و بر دولت فشار وارد کنند. در این شرایط، سیاستهای پوپولیستی خود را نمایان میکند و با وعده یارانه ۲۵۰ هزار تومانی بار دیگر وارد عرصه میشود. حال اینکه این عدد واقعا عنوان شده است یا خیر، مورد سوال است، چرا که به هیچ عنوان، پرداخت چنین پولی امکان پذیر نیست. این مساله مطرح است که دولت به هیچ وجه چنین توانی در اختیار ندارد. باید اذعان داشت که پرداخت چنین عددی به هیچ عنوان امکانپذیر نیست. این وعده که به هر فرد ۲۵۰ هزار تومان یارانه داده شود شاید برای عوام و توده مردم خوشایند باشد اما باید بدانند که این فقط یک وعده پوچ بوده و هیچ دولتی توان چنین پرداختی ندارد.