در گفتگو با هفته نامه اقتصاد ملی :
1395/03/08
پایین آمدن تورم تقریبا به قیمت از دست دادن تولید ملی، انگیزه های تولید و توقف اقتصادملی و صنعت ملی تمام می شود و به هیچ عنوان خوشایند نیست. اگر گفته می شود طی 40 سال اخیر از باب تک رقمی شدن تورم درحال شکستن رکود هستیم به کمک گویندگان همین سخن درحال حرکت در ضعیف ترین اقتصاد 40 سال گذشته هستیم و اقتصاد ما نه تنها در 40 سال اخیر بلکه بیش از 40سال اخیر چنین وضعیتی به خودش نداشته است. کاهش تولید ملی، کاهش رشد اقتصاد، عدم انگیزه برای جوان ها و سرمایه گذاری ملی، افزایش نرخ بیکاری و کاهش اشتغال، متغیرهایی است که ما در 40 سال گذشته چون امسال ندیدیم. این خودشیفتگی و خودفریفتگی است که بیان می شود با کاهش تورم مردم رضایت دارند. مردم حاضرند همان تورم بالا را داشته باشند اما جوانانشان شاغل باشند، خودشان نیز امنیت شغلی داشته باشند، شاهد شکوفایی اقتصاد و افزایش تولید ملی کشور باشند. همین سخن را اوایل سال وزیر محترم اقتصاد و دارایی هم بیان کردند که تمام تلاشمان در سال 95 باید این باشد که به تولید سال 90 برسیم . یعنی به تولید زمان تحریم! ببینید کار اقتصاد ما به کجا رسیده که یک وزیر کابینه دولت تدبیر و امید بیان می کند که ما به تولید سال 90 برسیم با اینکه در آن سال کاملا مورد تحریم واقع شده بودیم. این از اشتباهاتی است که دولت از حوزه اقتصادی برداشت می کند و کارشناسان اقتصادی در سال های گذشته همواره بیان کرده اند در شرایطی که سایه رکود روزبه روز بیشتر از آنکه بر سر اقتصاد است بر سر مسائل اجتماعی، فرهنگی و آموزشی کشور هم اثرگذار خواهد بود و نه تنها حوزه اقتصاد از رکود لطمه بزرگی خواهد دید بلکه خروج از رکود هم با موانع جدی که بعضا خود دولت آن را ایجاد می کند، مواجه می شود و اینکه دولت بعد از 40 سال می تواند در تابستان تورم را یک رقمی کند افتخار محسوب نمی شود.در صورتیکه همین افتخار موجب اضمحلال اقتصاد ملی کشور ما شده و خواهد شد.
به لحاظ اینکه فعالیتی صورت نمی گیرد و در آمد جدیدی برای مردم ایجاد نشده و نمی شود و مردم مرتبا با کاهش در آمد مواجه هستند،از اصناف مالیات های بالا گرفته می شود به طوری که همین امسال شاهد هستیم بسیاری از اصناف کرکره های خود را پایین کشیده اند و در هفته ،یکی ،دو روز بیشتر ظاهر نمی شوند.طیف کارمندان و کارگران نیز با کاهش شدید درآمد مواجه هستند و قطع شدن اضافه کاری ها در بخش های دولتی و غیردولتی موجب کاهش درآمد شده است تا جایی که بعضا بسیاری از کارگران و کارمندان با خودروهای شخصی خود به مسافرکشی رو آورده اند که این ناشی از کاهش درآمدشان است که از این طریق یا به شیوه های دیگر سعی در جبران آن دارند.بحث آسیب شناسی جامعه را داریم که خودکشی ها و بحث های مربوط به بیماری های روانی و افسردگی های بالا ،در کنار اینکه شغل جدید ایجاد نمی شود و جوانان تحصیلکرده بیکاری را کاملا حس میکنند،از موارد و علائمی است که ناشی از عدم توجه کافی به خروج از رکود می باشد.خروج از رکود نیازمند چندین زمینه است؛نخست فضای کسب و کار که در دولت ها و مجالس مختلف باعث شده که در این فضا،محدودیت ایجاد شود.این فضای کسب و کار از یک فعالیت بسیار ساده گرفته تا غفلت های شهرداری ها تا مجوزهایی که دولت یا مجالس دنبال آن بوده اند.اخذ مجوز ایجاد یک شرکت در همین کشورهای کوچک منطقه خاورمیانه و همسایگانمان اصلا شبیه ایران نیست.در ایران اگر همه شرایط را فراهم کنید بیش از یک ماه برای ثبت شرکت زمان می برد در حالی که در کشورهای کوچک خاورمیانه در عرض یک روز شرکت به ثبت می رسد و مجوز فعالیت سریعا اعطا می شود.اما در اینجا در زمینه های IT و ICT محدودیت هایی ایجاد می شود و لغو مجوزها برای نشر کتاب ، موسیقی و آثار دیده می شود و می بینیم که دولت بر آنها دست گذاشته است و پایه های اخذ مجوز طولانی را فراهم کرده است.بنابراین رغبتی برای اینگونه فعالیت ها شکل نمی گیرد.بخش دیگر اصل اعتبارات بانکی در فضای کسب و کار است.امروز در جهان با انقلاب چهارم مواجه هستیم که انقلاب چاپگرهای سه بعدی و بحث های فناوری است در حالی که در کشور ما بانک ها برای اینگونه فعالیت ها هیچگونه تسهیلاتی در نظر نمی گیرند و اصلا به این مباحث ورود پیدا نمی کنند .در وزارت صنایع،تجارت و معدن ما بخشی به نام صنعت فناوری آی تی و آی سی تی نسل سوم اصلا پدیدار نیست.بنابراین جوانانی که وارد این حیطه می شوند و قصد دارند که این فعالیت را آغاز کنند راه همواری در پیش ندارند چرا که اصلا نه وزارتخانه های ما چنین تصویبی را دارند و نه نظام بانکی ما چنین تسهیلاتی در اختیارشان قرار می دهد و بصورت کاملا سنتی تسهیلات در اختیار کسانی که از قبل هم می گرفتند ،قرار می دهد و بیشتر در بحث های واردات متمرکز می شود .در واقع اصلاح نظام بانکی و فضای کسب و کار در دستور کار دولت های قبلی بوده است و تا به امروز هم ادامه دارد اما هیچ کدام به آن عمل نکرده اند.نگاه سیاست های پولی و مالی بخش دیگر این کار است.ما آنقدر نرخ سود بانکی را بالا نگه داشتیم که در حال حاضر با نرخ تورم بیش از 8 درصد اختلاف دارد!در کجای دنیا نرخ تورم یک عدد است ولی نرخ سود بانکی 8 درصد بالای آن قرار دارد؟اما در ایران اینچنین است و جسارتی هم به اینکه این نرخ سود بانکی تصحیح شود صورت نمی گیرد.تسهیلات کلان در اختیار افراد خاص قرار داده می شود و افرادی که خلاق هستند در این حوزه ها جایی برای اخذ تسهیلات ندارند.تا زمانی که این موانع برطرف نشود رکود هم سرجای خودش باقی خواهد ماند .در حال حاضر حتی تعاونی ها و سوپرمارکت ها مملو از کالاها و مواد غذایی خارجی است و واردات همچنان تداوم دارد و نسبت آن به تولید در حدی است که تولید کنندگان ترجیح می دهند سرمایه های خود را در بانک ها سپرده گذاری کرده و با سود آن بدون زحمت مزیت بیشتری نصیبشان شود در حالی که وقتی در حکم تولیدکننده باشند همه توقعاتی دارند و باید هزینه هایی پرداخت کنند.بنابراین نگاه به اقتصاد کشور باید تغییر پیدا کند .دولت فرصت زیادی ندارد و در این فرصت باقیمانده باید فکری به حال اقتصاد نیمه فلج و در آستانه بحران بکند تا بتواند اقتصاد را از حالت تنبلی در آورد.