در گفتگو با هفته نامه اقتصاد ملی:
شنبه 1 آبان 1395
یکی از مشکلات عمده و اساسی دولت در حوزه اقتصاد است و این ترمیم کابینه هیچ تاثیری را بر روی حوزه اقتصاد نخواهد داشت و به نظر میرسد که بیشتر رنگ و بوی انتخاباتی دارد.به دلیل اینکه وزارتخانههایی که مشمول این ترمیم شدند، مثل آموزش و پرورش جمعیت چندمیلیونی را شامل میشود، بحث جوانان و ورزش هم به همین صورت. هرچند وزارت ارشاد یک بحث ویژه و خاصی را داشت ولی آن هم جامعه هنری، اندیشمندان، فرهیختگان و اهل کتاب را دربر میگیرد که شرایط و ویژگیهای خاصی را داشت که با این دو تقریبا متفاوت است ولی بحث تغییر وزرای آموزش و پرورش و جوانان و ورزش بیشتر رنگ و بوی انتخاباتی دارد به لحاظ اینکه این وزارتخانهها از ظرفیت بالای نیروی انسانی برخوردار هستند و میتواند تاثیر تعیینکنندهای را روی انتخابات داشته باشد. اگر دولت علاقهمند به ترمیم بود، درحالی که ضعف 3 سال و اندی فعالیت دولت یازدهم، نشان میدهد که وضعیت اقتصاد بسامانی نداریم که نشان میدهد هیچگونه تحولی در رفاهیات، اشتغال، کاهش بیکاری جوانان و افزایش درآمد صورت نگرفته در این حوزهها این تغییرات لازم به نظر میرسید. بنابراین تغییرات هیچگونه اثری بر حوزه خاستگاه مردم که بهبود اقتصاد بوده با توجه به اینکه جمعیت ما به دنبال رفع بیکاری جوانان و افزایش درآمد برای پاسخ دادن به نیازهای اجتماع هست، میبینیم که گاها این تغییرات توان برآورده کردن این خاستگاه را ندارد. تغییر وزیر آموزش و پرورش در این مقطع درحالی صورت میگیرد که کتابهای درسی چاپ شده، تغییرات صورت گرفته، مدارس شروع به کار کردهاند و وزیر جدید چه تحولی را میتواند در نظام آموزش و پرورش ما بوجود بیاورد؟ و چه تغییراتی میتواند در محتوا و ظرفیتی که این نظام را دارد در شرایطی که سال جدید تحصیلی آغاز شده، صورت دهد؟ همچنین وزارت ورزش و جوانان هم خاستگاه زیادی را در بین جوانان و ورزشدوستان کشور دارد، میتواند از ظرفیت این جمیعت برای فصل انتخابات بهرهبرداری کرد. اما تغییر وزیر ورزش درحال حاضر چه نفعی میتواند برای مردم داشته باشد؟ یکی از خاستگاههای اصلیای که دولت ها دست به ترمیم کابینه میزنند در جهت این است که رضایت مردم کسب نشده درحالی که مردم بیشتر در این مرحله از کار خاستگاههای اقتصادی داشتهاند تا خاستگاههای فرهنگی. اما به نظر میرسد در تمام تیم اقتصادی دولت نیازمند تغییر هستیم. در حوزه اقتصاد به لحاظ عدم تصمیمسازیها و تصمیمگیری اقتصادی، مجموعه تیم اقتصادی باید یکدست و همراستا باشند ولی این نوع حرکت را در تیم اقتصادی دولت نمیبینیم. وقتی رئیس کل بانک مرکزی بابت بدهیهای دولت به رئیسجمهور نامه مینویسد و وزیر اقتصاد و دارایی از موضوع به این مهمی، کاملا اظهار بیاطلاعی میکند، بخشی از این عدم همسویی است. یا حتی معاون اول محترم عنوان کردهاند که رشد اقتصادی که در سه ماهه ابتدای سال اعلام شده در کنار تورم تکرقمی رضایت مردم را به دنبال نداشته است که قابل تامل است. یا معاون اجرایی رئیسجمهور از نرخ بالای بیکاری گلهمند هستند و این موضوع را درصورتی که حل نشود به عنوان یک نقطه غیرقابل تحمل برای مردم برمیشمردند. اکنون این حوزهها را چندین سال است که نقد میکنیم و توسط معاونین رئیسجمهور و تیم اقتصادی دولت بیان میشود. به نظر میرسد که این تیم اقتصادی دولت در این مدت به هیچ عنوان کارآ نبوده و نیازمند تغییرات است که این تغییرات باید در جهت همسو بودن و تحت یک فرماندهی اقتصادی بتواند حرکت کند که مشکلات مردم و اینکه در حوزههای اقتصادی که ظرفیت دارد، بتواند استفاده و بهرهبرداریهای لازم را به نفع مردم به عمل آورد. حتی بحثی که به اقتصاد مقاومتی مربوط میشد را مردم متوجه نشدند که چیست و دولت در چه راستایی برای اقتصاد مقاومتی قدم برداشته! چنانچه در ابتدا اینطور بود که همه وزارتخانهها عنوان کردند که در راستای محقق شدن اقتصاد مقاومتی برنامهریزی و پروژههایی را افتتاح میکنند درصورتی که این پروژهها سالهاست که انجام میشود. درواقع دولت برنامه عملیاتی و اجرایی خودش را در منظر دید عموم قرار نداد تا اقتصاددانان آن را نقد کنند یا مردم در جریان آن قرار بگیرند. بنابراین یک عدم همسویی در تیم اقتصادی دولت مشاهده میشود که جز اتلاف وقت برای احیای نظام اقتصادی مورد دیگری را نمیتوان بیان کرد. اصلح این بود که ترمیم کابینه از اقتصاد شروع شود و اگر دولت در سایر حوزهها انتظاراتی داشته که برآورده نشده باید آن را در درجه دوم ترمیم کابینه قرار میداد نه اینکه در ابتدا بحثهای فرهنگی را در اولویت قرار دهد و نکتهای که مردم انتظار داشتند بهبودی و تغییرات حاصل شود و اصلاحاتی در حوزههای اقتصادی شکل بگیرد، کماکان به عنوان یک موضوع بسته باقی بگذارد. علیایحال انتظار مردم اصلاح شرایط اقتصادی است. مردم برای فرزندان فارغالتحصیل از دانشگاه خود کار میخواهند. حتی بسیاری از افراد که شاغل بودند هم کارشان را از دست دادهاند. آمارهای رسمی هم نرخ بیکاری امسال را حدود 12 درصد اعلام میکند که نسبت به سال گذشته که حدود 10 درصد بود، نشان میدهد دولت زمینه لازم را برای بهبود شرایط اشتغال به وجود نیاورده است و نتوانسته اشتغال ایجاد کند. پس تغییراتی نیست که بتواند چهره دولت را ترمیم کند، مگر بحثهای انتخاباتی در آن ظرفیتی که وزارتخانهها به لحاظ نیروی انسانی دارند در جهت حمایت دولت مورد استفاده قرار گیرد وگرنه در این مدت کوتاه وزرای جدید نمیتوانند چندان کارآ و اثرگذار باشند.