در گفتگو با روزنامه آرمان:
1395/10/13
سیاستهای ارزی ایجاب میکند که ارز متناسب با جهتگیری مطلوب در نظام اقتصادی نرخ گذاری شود. ما در حوزه ارز، بازاری به مفهوم اقتصادی بازار آزاد نداریم. ۸۰ درصد ارز در کشور در دست دولت است و به عبارتی انحصار در ارز و عرضه آن در بازار در اختیار دولت مانده و بانک مرکزی به نمایندگی دولت در بازار ارز ایفای نقش میکند. پس بانک مرکزی با توجه به برنامههای اقتصادی، نرخ ارز را تعیین و جاری و ساری میکند. متاسفانه در چند وقت گذشته در اجرای مسئولیتهای بانک مرکزی یک نوع کوتاهی حس میشود که منجر به عدم تعادل در قیمت ارز شد. با توجه به اینکه بازار ارز به مفهوم اقتصادی آن وجود ندارد و همه بازیگران ارز در عرصه بازار حضور ندارند، نمیتوانیم طیف کوچکی از جامعه را که نیاز به ارز دارند در تعیین قیمت آن تاثیرگذار بدانیم؛ مثل دانشجوها، مسافران یا بیماران که به صرافیها مراجعه میکنند. این عدم مدیریت درست بانک مرکزی است که عامل افزایش قیمت ارز بوده است. وظیفه اصلی بانک مرکزی حفظ ارزش پول ملی است که اگر تمام ساز و کارهای بازار در حوزههای مختلف مثل بازار کالا، بازار کار و بازار ارز با اتخاذ سیاستهای درست پیش رود، این وظیفه اجرا خواهد شد. اختلال در هر کدام از اینها میتواند نرخ تعادلی ارز را بهم بزند. اما چه باید کرد؟ بانک مرکزی باید با مهم دانستن این وظیفه تا زمانی که بازارهای مختلف در سیستم اقتصادی به تعادل برسند و کارایی لازم را داشته باشند، در بازار ایفای نقش کند و با آن سهم ۸۰ درصدی که در بازار ارز دارد نرخ ارز را کنترل کند. چندی پیش بانک مرکزی در گزارشی که ارائه داد، دلایلی چون انتخابات امریکا، سفر به کربلا در ایام اربعین و سفرهای توریستی ژانویه را عامل این افزایش قیمت دانست، در صورتی که جمع همه اینها در سال به زیر ۷ درصد ارز مورد تقاضا نمیرسد. چنین رقم کمی نمیتواند تعیین کننده نرخ ارز در سطح کلان اقتصاد باشد. بانک مرکزی باید با اعمال وظیفه اصلی خودش و پیشبینی میزان تقاضا، ارز مورد نیاز را در بازار تزریق کند تا نقطه تعادل در بازار ارز حفظ شود. کار بانک مرکزی این نیست که نرخ ارز را ثابت نگه دارد بلکه متناسب با تورم باید افزایش داشته باشد، اما نه در این حد که در کمتر از یک ماه حدود ۱۷ تا ۲۰ درصد افزایش پیدا کند. در مقایسه با کشوری چون ترکیه که اخیرا کودتا و بمبگذاریهای متعدد داشته و کاهش ارزش لیر آن کمتر از ۳ درصد بوده، کاهش ارزش ریال در این سطح قابل تامل است. راهکاری که برای ثبات ارز و شرایط آرام در بازار ارز مناسب است توجه به تولید ملی است. ما در ایران از ۳۵ درصد توانمندیهای تولیدی استفاده میکنیم، در صورتی که اگر از ۱۰۰ درصد ظرفیت تولیدی استفاده شود، نیاز به ارز و واردات کمتر و بنیانهای اقتصادی قوی شده و تورم به صورت منطقی کاهش پیدا میکند، نه با رکود. کاهش تورم نباید به قیمت رکود کشور و کاهش سرمایهگذاری و افزایش نرخ بیکاری به دست بیاید. راه حل این است که به تولید بها دهیم، که نتیجه آن افزایش تولید، کاهش نرخ تورم، کاهش واردات، افزایش اشتغال و در نتیجه ثبات در بازار و نیازهای ارزی خواهد بود. اگر از مدل منطقی اقتصادی تبعیت کنیم و نرخ ارز را بر مبنای مدیریت شناورشده افزایش دهیم، نرخ ارز امروز باید قیمتی بین ۳۶۰۰ تا ۳۷۰۰ تومان داشته باشد. تکنرخی کردن ارز در حال حاضر با تفاوت زیاد نرخ ارز دولتی و نرخ ارز بازار، مناسب نخواهد بود و باید بعد از رسیدن به تعادل در قیمت ارز و حفظ ثبات آن این امر انجام شود. اما این یکسان سازی اگر با تاخیر هم صورت بگیرد، جز ایجاد رانت برای گروهی، نفعی برای جامعه نخواهد داشت. کالاهای وارداتی با ارز دولتی هم به مردم با قیمت ارز بازار فروخته میشوند و مردم به صورت مستقیم نفعی از نرخ دولتی ارز نمیبرند. انتظار میرود پس از تحقق برجام و بهبودی روابط اقتصادی، با مدیریت درست بانک مرکزی ارز به قیمت واقعی خود برسد.