براى تو (١)

 

براى تو،

كه خنده هايت،

هويدا مى كرد،

مهربانى و زلالى را،

... براى تو،

كه صبورى ات،

با اضطراب و بى تابى،

عوض شده،

... براى تو،

كه شنا كردن،

در هر باتلاقى را،

ياد نگرفتى،

... براى تو،

كه استادانه،

ايمان و عشقت را،

محافظت كردى،

... براى تو،

كه مهربانى ات،

هديه ى بزرگى،

براى ما،

نامهربانان بود،

... براى تو،

كه سكوتت،

ديواره هاى جهل و تعصب را،

شكست،

... براى تو،

كه خلوتت،

ديواره هاى،

تنهايى را،

فرو ريخت،

... پس كجايند؟

... آن زلالين