تنهايى را دوست دارم 

چون ؛

تنها با تو 

يكى هستم  

منِ تو  و توىِ من

...

همراه و هم قدم  

باهيچ دروغى بينشان

نام ات با من

يادت در دل

دست ات در دستان ام 

حرف ات در حنجره ام 

قلب ات در قلب ام 

از لبان اتْ سخن ها

... 

در خلوتِ تنهايىِ دلْ

با تو خنديدم

و...

با تو گريستم 

و در تاريكىِ شب 

با قدم هايم

همراه بودى و نور افشان اش

... 

ناب ترينِ احساس را 

در دستان ام از تو دارم

و با اينكه ؛

همراهم هستى  

بى تابانه

دلتنگ و شوق ديدارت را در انتظارم 

و...

حس زندگى را 

در تنهايىِ با تو

دوخته ام .